12-799.jpg

آب زمزم در مکه مکرمه تنها آبی است که در جهان حاوی ترکیبات و املاح منحصر به فرد است و خاصیت درمانی دارد.

 به گزارش (ایسنا)، به نقل از مجله عکاظ آب زمزم از جمله چیزهایی است که حاجیان مکه جهت هدیه دادن یا شفا جستن با برکت و فایده‌ای که دارد برای دستیابی به آن تلاش می‌کنند چراکه این نوع از آب در هیچ جای دیگری از زمین وجود ندارد. ماجرای تاریخی زمزم که موجب شد به این نام خوانده شود به روزهایی بازمی‌گردد که حضرت ابراهیم (ع)به همراه همسرش هاجر و فرزندش اسماعیل به مکه مکرمه آمدند و در مکانی نزدیک کعبه اقامت کردند وقتی حضرت ابراهیم (ع) آنها را ترک کرد هاجر برای فرزند شیرخوارش در جستجوی آب بود و هفت مرتبه فاصله بین کوه صفا و مروه را دوید و بار آخر در کنار کوه مروه یکباره چشمه آبی از دل زمین جوشید و هاجر دور آن را با ماسه گرفت تا آب جمع شود و در این حال می‌گفت "زم زم زم زم" یعنی جمع می‌شود زیرا وی می‌ترسید آب در ماسه‌ها فرو رود.رسول گرامی اسلام حضرت محمد (ص)در این باره فرموده‌اند: رحمت خدا بر مادر اسماعیل باد که اگر این کار را نمی‌کرد و آب جاری می‌شد امروزه بدین شکل باقی نمی‌ماند.آب زمزم ویژگی خاصی دارد و تفاوتی که بین این آب و آب‌های عادی وجود دارد نسبت املاح و کلسیم موجود در آن است. همچنین آب زمزم حاوی فلوراید و ضد میکروب است و جلبک در آن رشد نمی‌کند برخلاف سایر آب‌ها که در صورت راکد بودن مکان مناسبی برای رشد جلبک‌ها می‌شوند و سلامت خود را از دست می‌دهند.از مهمترین معجزات زمزم این است که چاه آن از ابتدای پیدایش تاکنون به هیچ وجه خشک نشده است بلکه آب آن زیادتر نیز شده است و همواره نسبت املاح آن حفظ شده است و هیچ تغییری در آن رخ نداده است و برخلاف سایر آب‌ها با نگهداری آن مزه‌اش تغییر نمی‌کند.پیرامون آب زمزم تحقیقات بسیاری انجام شده است. ایمو ماسارو محقق ژاپنی که تحقیقات دقیقی پیرامون آب انجام داده و کتاب‌های بسیاری در این زمینه انجام داده است می‌گوید: مولکول‌های آب زمزم با بقیه آب‌های جهان متفاوت است. بقیه آب‌ها را تغییر می‌دهد اما خودش تغییری نمی‌کند. اگر یک قطره از آب زمزم را به 1000قطره از آب دیگری اضافه کنیم آن آب‌ها خواص زمزم را پیدا می‌کنند.در آلمان نیز کنت فایز، مدیر یکی از بزرگترین مراکز پزشکی در مونیخ آلمان در بررسی‌هایی فهمیده است: 20 دقیقه بعد از خوردن آب زمزم انرژی زیادی به جسم منتقل می‌شود و می‌توان از زمزم به عنوان درمان موثری در بخش‌های مختلف پزشکی استفاده کرد.

نوشته شده در سه شنبه 1 مرداد 1392برچسب:آب زمزم,ساعت 9:34 توسط بمانی| |

 به گزارش پایگاه اطلاع رسانی پیام آزادگان: نظر به نیاز وبهره برداری در برنامه های ستاد مرکزی راهیان نور کشور ، خواهشمند است فهرست راویان دوران 8 سال دفاع مقدس که مسلط به زبان های انگلیسی و عربی  می باشند را به این ستاد ارسال فرمائید.

 لذا از آزادگان سرافرازی که مایل به همکاری هستند دعوت می گردد با تماس با موسسه فرهنگی پیام آزادگان

با شماه تماس : 02188895800 ویا ایمیل :   mfpa.ir@gmail.comآدرس ایمیل جهت جلوگیری از رباتهای هرزنامه محافظت شده اند، جهت مشاهده آنها شما نیاز به فعال ساختن جاوا اسکریپت دارید 
و همچنین در نوشتن دیدگاه همین خبر با درج مشخصات کامل و شماره تماس خود اعلام آمادگی نمایند

 

 

نوشته شده در سه شنبه 1 مرداد 1392برچسب:راهیان نور ,ساعت 9:26 توسط بمانی| |

به مناسبت ایام با سعادت اعیاد شعبانیه و گرامیداشت ولادت با سعادت حضرت اباالفضل العباس و روز جانباز مراسم با شکوهی توسط شرکت پتروشیمی بندر امام (ره) با حضور آزادگان این شرکت و امام جمعه محترم، فرماندار ،مدیر کل بنیاد شهید استان و جانشین موسسه پیام آزادگان برگزار شد.در این مراسم از کتاب سه جلدی که حاوی خاطرات 20 نفر از آزادگان شاغل در پتروشیمی بندر امام (ره) بود رونمایی شد و به آزادگان سرافرازی که خاطرات خود را در این کتابها به رشته تحریر در آورده بودند هدایایی تقدیم شد و از آنان تجلیل بعمل آمد

نوشته شده در شنبه 8 تير 1392برچسب:موصل,ساعت 12:19 توسط بمانی| |

مدیر خانه سرود انقلاب اسلامی از رونمایی سرود «آزادگان» در هشتم خرداد ماه در حوزه هنری تهران خبر داد.

 

به گزارش راسخون به نقل از فارس ، «حسین دلاوری» مدیر خانه سرود انقلاب اسلامی در گفت‌وگو با خبرنگار موسیقی فارس، اظهار داشت: سرود «آزادگان» از ساخته‌های جدید خانه سرود انقلاب اسلامی، هشتم خرداد ماه طی مراسمی در تالار اندیشه حوزه هنری تهران رونمایی می‌شود.

وی افزود: این مراسم به مناسبت نزدیک شدن به سالروز درگذشت سید آزادگان حجت الاسلام والمسلمین ابوترابی برپا می‌شود. خانه سرود انقلاب اسلامی با حضور آزادگان سرفراز به اجرای سرود آزادگان و ولایت خواهد پرداخت.

دلاوری تصریح کرد: خانه سرود انقلاب اسلامی تلاش می‌کند تا در سال جدید سرودهای انقلابی با موضوع ایثار و شهادت، دفاع مقدس و سرودهای مناسبتی و سرودهای دهه فجر را در همان مکان و فضای اولیه که ارایه شده است را رونمایی کند.

نوشته شده در شنبه 11 خرداد 1392برچسب:آزادگان,ساعت 8:40 توسط بمانی| |

زندگی نامه مرحوم حاج سید علی اکبر ابوترابی فرد

سال 1318 ه ش در قم متولد شد.ديپلم رياضي را1336 گرفت و سال1348دانشجوي‌ رشته‌ فقه و اصول دانشگاه الازهر مصر شد. او از سال 1342 سابقه‌ي مبارزات سياسي و زندان داشت.
پدر بزرگوارش آيت الله سيد عباس ابوترابي، فرزند آيت الله سيد ابوتراب و مادرش دختر آيت الله سيد محمد باقر علوى قزوينى است. حجت الاسلام ابوترابى تحصيلات ابتدايى تا پايان دوره دبيرستان را با موفقيت سپرى کرد و در سال 1336، موفق به اخذ ديپلم رياضى شد. پس از اخذ ديپلم با توصيه پدر بزرگوارش به تحصيل دروس دينى علاقمند شد و در سال 1337 به مشهد مقدس عزيمت نمود و در مدرسه نواب اقامت گزيد. دروس مقدماتى و دوره سطح را با جديت و تلاش شبانه روزى و استعدادى شگرف در حوزه علميه مشهد گذراند و از اساتيد بزرگى چون اديب نيشابورى و مرحوم آيت الله شيخ مجتبى قزوينى بهره هاى فراوانى برد.
با آغاز نهضت امام خمينى (ره) در سال 42، همراه با حاج آقا مصطفى وارد جريانات سياسى شد و در تظاهرات مردم قم در 15 خرداد سال 42، حضورى فعال داشت. در هجوم عوامل رژيم ستمشاهى به مدرسه فيضيه، مورد ضرب و شتم مأمورين شاه قرار گرفت. در پى تبعيد حضرت امام (ره) به نجف اشرف، ايشان نيز به نجف مشرف و مشغول تحصيل شد و در محضر امام راحل (ره) از درس خارج فقه و اصول معظم له بهره مند شد.
پس از حدود شش سال تحصيل در نجف، هنگامى که اعلاميه هاى امام خمينى (ره) را در کيف خود جاسازى کرده بود تا به ايران بياورد، در مرز خسروى باز داشت شد و ساواک ايشان را به زندان قصر شيرين، سپس به زندان کرمانشاه و زندان کميته مشترک و پس از آن به زندان اوين منتقل کرد و او را مورد شکنجه و بازجويى قرار داد. پس از آزادى از زندان، فصل جديدى در فعاليتهاى سياسى ايشان آغاز شد و همراه با شهيد مجاهد، سيد على اندرزگو علاوه برمبارزات سياسي، به سازماندهى جهاد مسلحانه همت گماشتند و در اين دوره بارها مورد تعقيب ساواک قرار گرفتند.
با آغاز مبارزات انقلابى مردم ايران، او سر از پا نمى شناخت و خواب را بر خويش حرام کرده بود به طورى که خود ايشان مى گفت: "در آن روزهاى پر التهاب، کار ما سنگين بود و بسيار اتفاق مى افتاد که در طول شبانه روز کمتر از يک ساعت مى خوابيديم". در جريان پيروزى انقلاب، فرماندهى گروهى از مردم که کاخ سعدآباد را به تصرف در آوردند به عهده داشت و امکانات و وسايل موجود در کاخ را مورد حفاظت قرار داده و تحويل مقامات ذى صلاح داد. ايشان همچنين با همکارى برادرشان حجت الاسلام سيد محمد حسن ابوترابي، در تصرف پادگان لشکر قزوين نقش کليدى داشتند و از خروج اسلحه و ادوات و تجهيزات جنگى ممانعت کردند. پس از پيروزى انقلاب اسلامي، به عنوان رئيس کميته انقلاب اسلامى قزوين به خدمت محرومان و مستضعفان پرداخت و پس از آن با رأى مردم، به عضويت شوراى شهر قزوين انتخاب و رئيس شورا شد. همزمان با آغاز جنگ تحميلي، با لباس رزم به سوى جبهه رفت و در کنار شهيد دکتر مصطفى چمران در ستاد جنگهاى نامنظم به سازماندهى نيروهاى مردمى پرداخت و شخصاً به ماموريت هاى شناسايى رزمى و دشوار مى رفت. آزادى منطقه پر حادثه و خطرناک "دب حردان" به فرماندهى وى و در رأس يک گروه متشکل از يکصد رزمنده فداکار، يکى از اقدامات ايشان است.
مرحوم ابوترابى سرانجام در روز 26 آذر ماه سال 59 در جريان يکى از مأموريتهاى شناسايى که براى تکميل شناسايى قبلى خويش انجام داد تا نيروهاى ستاد جنگهاى نامنظم آماده يک عمليات گسترده شوند، بر اثر اشتباه يکى از همراهان خود، در حالى که هفت کيلومتر از نيروهاى خودى دور شده و تا 200 مترى دشمن پيشروى کرده بود، هنگام بازگشت مورد شناسايى دشمن بعثى قرار گرفت و گرچه مى توانست خود را از دام دشمن برهاند، اما چون قصد داشت همراهان خود را نجات دهد، با تانک و نفربر به تعقيب وى پرداختند و نهايتاً به اسارت دشمن درآمد. مرحوم ابوترابى پانزده ماه اول اسارت را در سلولهاى زندانهاى بغداد و تحت شديدترين شکنجه ها گذراند و در اراده پولادين اين مرد خدا خللى ايجاد نشد تا پس از سپرى کردن سختى هاى فراوان و دو بار تا پاى چوبه دار رفتن با لطف و رحمت الهى و امدادهاى غيبي، ايشان به اردوگاه و جمع اسيران ايرانى منتقل شد.
حجت الاسلام ابوترابى پس از حضور در جمع ساير اسيران، با رهبرى حکيمانه خود و با تمسک به ائمه معصومين (ع) و با معنويت و سعه صدر و حلم و بردبارى فوق العاده مکر و حيله دشمنان بعثى را بى تأثير نمود و شمع محفل ايران شد و در جهت تقويت روحيه مقاومت و ايمان آنان از هيچ اقدام و ايثارى دريغ نورزيد. هدف و راه را به آنان نشان مى داد و چون ابرى فياض، اميد و ايمان را بر آنان مى باريد. اردوگاههاى عنبر، موصل1، 3، 4 و رماديه و تکريت 5، 17، 18، و نيز سلولهاى زندانهاى بغداد شاهد خوبيها و مجاهدتهاى خستگى ناپذير آن عارف حکيم هستند. اين عارف مجاهد، پس از ده سال اسارت سرانجام در سال 1369، همراه با خيل آزادگان سرافراز به ميهن اسلامى بازگشت و به جاى آنکه پس از سى سال مبارزه و تلاش طاقت فرسا به استراحت بپردازد، راهى دشوارتر را در پيش گرفت و همراهى آزادگان و پى گيرى مشکلات آنان را وظيفه خود مى دانست و در اين راه تمام تلاش و توان خود را صرف کرد و در تاريخ 7/7/69 با حکم رهبر معظم انقلاب در جايگاه نماينده ولى فقيه در امور آزادگان قرار گرفت و تمام سعى خويش را به کار بست تا آزادگان، مايه عزت و تقويت نظام جمهورى اسلامى باشند.
در دوره هاى چهارم و پنجم مجلس شوراى اسلامي، با رأى بالاى مردم قدرشناس تهران به مجلس راه يافت و در خانه ملت، با اقدامات خود، مسئولين و کارگزاران نظام را به رعايت عدالت، توجه به توده مردم و حفظ ارزشهاى دينى نمود. مرحوم ابوترابي، تقويت و دفاع از نظام اسلامى و ولايت فقيه را واجب مى دانست و نسبت به شخص مقام معظم رهبرى ارادت و اعتقاد ويژه اى داشت و اطاعت از ايشان و تقويت معظم له را در هر مجلس و محفلى متذکر مى شد. آن مجاهد خستگى ناپذير، سرانجام در تاريخ دوازدهم خرداد 79 در حالى که همراه پدر بزرگوارشان عازم مشهد مقدس و زيارت حضرت ثامن الحجج (ع) بودند، در جاده بين سبزوار و نيشابور، براثر تصادف جان به جان آفرين تسليم کرد و ارواح آن عالمان وارسته از خاک به افلاک پر کشيده و به لقاء الله پيوستند و در صحن آزادي حرم مطهر امام رضا (ع) غرفه 24 به خاك سپرده شدند.

برگرفته از پایگاه اطلاع رسانی صدا و سیمای مرکز قزوین

نوشته شده در چهار شنبه 8 خرداد 1392برچسب:اکبر ابوترابی فرد,ساعت 8:46 توسط بمانی| |

در صفحه 129 از كتاب «تراث الكربلاء» (میراث كربلا) كه توسط آقای «مسلمان هادی صلعمة» تألیف شده، مطالبی در مورد تل زینبیه سلام الله علیها بیان شده است.

به گزارش شیعه آنلاین، در این مطلب آمده: تل به معنای تپه، توده خاك و ریگ است. سرزمین كربلا، ناهموار و دارای تل و تپه بوده است. در حادثه كربلا تپه‌ ای مشرف بر محل شهادت شهدای كربلا وجود داشته كه حضرت زینب سلام الله علیها بالای آن می‌آمدند تا وضعیت برادر عزیزشان حضرت امام حسین علیه السلام را در میدان نبرد بررسی كنند.



 

نوشته شده در پنج شنبه 26 ارديبهشت 1392برچسب:کربلا,ساعت 8:54 توسط بمانی| |

کتاب “اسارت در هور” درباره ماجرای اسارت ۵ نفر از خلبانان هوانیروز در جنگ تحمیلی و براساس خاطرات ۲ نفر از آن ها، به قلم مرتضی قاضی و توسط انتشارات روایت فتح منتشر می‌شود. به گزارش سجاد، کتاب “اسارت در هور” در مجموعه “روایت نزدیک” (برشی کوتاه از یک حادثه و روایت آن توسط راوی) قرار دارد. کتاب درباره سقوط هلیکوپتر ایرانی، در منطقه هور است که خلبانان آن توسط نیروهای عراقی و به مدت۳ روز در جاده خندق اسیر می‌شوند.قخلبانان تصور می‌کردند اعدام خواهند شد. اما نیروهای ایرانی به فرماندهی مرتضی قربانی به جاده نزدیک شده و بعد از حوادثی، اسرا آزاد می شوند. بنابراین گزارش، حمید صفایی و جهانگیر دلیری فر،۲ نفر از خلبانان اسیر در هور بودند که از تلفیق خاطرات آن‌ها این کتاب شکل گرفت. سال‌ها پیش در برنامه تلویزیونی روایت فتح مستندی با موضوع خاطرات اسارت ۵ خلبان هوانیروز پخش شد. این خاطرات به صورت مکتوب در آمد و در کتاب “اسارت در هور” مورد استفاده قرار گرفت.

 

قسمتی از متن کتاب:

نگاهم به هور بود و می خواستم پرنده را بکشانم سمت دایره وسط هور. اما هدایت هلی کوپتر از دست من خارج شده بود. خودش هر طرفی می خواست می رفت. شده بودم مثل راننده هایی که ماشینشان فرمان بریده. خیلی برایم زور داشت؛ موجودی که تا چند لحظه قبل کنترلش کاملاً در اختیارم بود، بنای ناسازگاری گذاشته بود و هر کاری دلش می خواست می کرد. شده بود مثل یک بچه ی لج باز. چیزی نمی توانستم به اش بگویم. انگار نه انگار که سال ها خلبانش بوده ام. “اسارت در هور” روایت دو خلبان هوانیروز است از عملیات بدر؛ روایتی از سه روز اسارت./چاپ آخر 1391

 

نوشته شده در سه شنبه 17 ارديبهشت 1392برچسب:“اسارت در هور”,ساعت 8:30 توسط بمانی| |

انتشارات پيام آزادگان در پنجمين سال شركت خويش در نمايشگاه كتاب، براي دومين بار ميزبان قدم‌هاي گرم رهبر تمام آزادگان و راست‌قامتان جهان بود. امسال نيز همانند سال 1390، رهبر انقلاب اسلامي با حضور پربركت‌شان در غرفة كوچك پيام آزادگان، روشني‌بخش چشمان تمامي آزادگان شد‌ه‌اند.

خانم مريم بيات (معاون بخش پژوهش مؤسسه پيام آزادگان) بعد از سلام و عرض خوش‌آمدگويي به مقام معظم رهبري (دامت ظله) تازه‌ترين كتاب چاپ شدة اين مؤسسه را به ايشان معرفي كردند و يادآور شدند كه اين كتاب داستان زندگي همان اسير نوجوان 13ساله‌اي است كه با خبرنگار هندي به دليل نداشتن حجاب مصاحبه نكرده است. وي همچنين به تناسب نامگذاري سال 1392 با عنوان «حماسه سياسي و حماسه اقتصادي» ظريف‌ترين نكتة اين كتاب را برگزيد و به جانشين والاي امام خميني(ره) عرضه داشت: «مهدي طحانيان در همان مصاحبة ماندگارش در واقع يك حماسة سياسي خلق كرده است.» و در توضيح اين موضوع ادامه داد: «حماسه سياسي زماني خلق شد كه نصيرا شارما (خبرنگار هندي) بحثي سياسي را مطرح كرد و سپس براي نشان دادن عدم اهميت امام خميني(ره) به اسرا گفت: امام خميني به اسرا گفته است كه اين بچه‌هاي اسير براي كشور ما نيستند و اصلاً اينها ايراني نيستند.

و مهدي با شجاعت تمام جوابشان را اينگونه داد: من كه مي‌دانم آقا اين حرف را نزده، اما اگر هم يك درصد چنين چيزي گفته باشند راست گفته‌اند،‌ چون ما ديگر بچه نيستيم. امام خوب مي‌دانست كه بچه به جبهه نفرستاده بلكه مرد فرستاده است... اگر هم گفته باشد او رهبر من است و هرچه او بگويد همان است».

خانم بيات همچنين بعد از معرفي پيام آزادگان و بخش انتشارات آن به آقاي حسيني (وزير ارشاد و فرهنگ اسلامي) خطاب به مقام معظم رهبري بيان داشت كه پيام آزادگان در صدد است كه خاكريز پنهان جنگ تحميلي را به مردم بشناساند.

و رهبر عظيم‌الشأن انقلاب اسلامي در پاسخ او فرمودند:

خاكريز پنهان، چه تعبير زيبايي! چقدر عالي، چقدر خوب.

و در پايان اين ديدار كوتاه اما پرشور يك جلد كتاب «سرباز كوچك امام» از طرف مؤسسه فرهنگي پيام آزادگان به عزيزترين يار امام منتظران(عج) تقديم شد.

«يارب اندر كنف ساية آن سرو روان گر من سوخته يكدم بنشينم چه شود»

اين كتاب را با تمام بي‌مقداري‌اش تقديم مي‌كنيم به عزيز جان، آن پير فرزانه و رهبر عزيزمان. باشد كه گوشه چشمي عنايت فرمايند و مقبول افتد.

 

 

نوشته شده در سه شنبه 17 ارديبهشت 1392برچسب:خاكريز "پنهان",ساعت 8:27 توسط بمانی| |

میلاد پر شکوه دختر رسول خدا و سرور زنان دو عالم ، حضرت فاطمه سلام الله علیها مبارک باد.

پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) در سال پنجم بعثت، که سال ولادت فرزندش بود؛ در سخت‎ترین شرائط و حالات به سر مى برد.

اسلام منزوى بود، و مسلمانان اندك نخستین، شدیداً تحت فشار .

محیط مكه بر اثر شرك و بت پرستى و جهل و خرافات و جنگ‎هاى قبایل عرب و حاكمیت زور و بینوایى توده هاى مردم، تیره و تار بود.

پیامبر(صلی الله علیه و آله) به آینده مى اندیشید، آینده اى درخشان از پشت این ابرهاى سیاه و ظلمانى، آینده اى كه با توجه به اسباب عادى و ظاهرى بسیار دوردست و شاید غیر ممكن بود.

در همین سال حادثه بزرگى در زندگى پیامبر رخ داد، به فرمان خدا براى مشاهده ملكوت آسمان‎ها به معراج رفت، و به مصداق «لنریه من آیاتنا الكبرى» آیات عظیم پروردگار در پهنه بلند آسمان را با چشم خود دید، و روح بزرگش بزرگتر شد، و آماده پذیرش رسالتى سنگین‎ تر، توأم با امید بیشتر .

در روایتى از اهل سنت و شیعه - كه هر دو بر آن تأكید دارند - مى خوانیم: پیامبر(صلی الله علیه و آله) در شب معراج از بهشت عبور مى كرد، جبرئیل از میوه درخت طوبى به آن حضرت داد، و هنگامى كه پیامبر(صلی الله علیه و آله) به زمین بازگشت نطفه فاطمه زهرا (سلام الله علیها) از آن میوه بهشتى منعقد شد.

لذا در حدیث مى خوانیم كه پیامبر(صلی الله علیه و آله) فاطمه (سلام الله علیها) را بسیار مى بوسید، روزى همسرش عایشه بر این كار خرده گرفت، كه چرا این همه دخترت را مى بوسى؟!

پیامبر(صلی الله علیه و آله) در جواب فرمود:

«من هر زمان فاطمه را مى بوسم، بوى بهشت را از او استشمام مى كنم.»

و به این ترتیب این مولود بزرگ از عصاره پاك میوه هاى بهشتى و از پدرى همچون پیامبر(صلی الله علیه و آله)، و مادر ایثارگر و فداكارى همچون «خدیجه» در روز بیستم جمادى الثانى گام به دنیا نهاد، و طعن و سرزنش‎هاى مخالفین كه پیامبر را بدون «نسل جانشین» مى پنداشتند، همگى نقش بر آب شد، و به مضمون سوره «كوثر» فاطمه زهرا چشمه جوشان براى ادامه دودمان پیامبر و ائمه هدى و خیر كثیر در طول قرون و اعصار، تا روز قیامت شد.

این بانوى بهشتى نام‎هایی داشت كه هر كدام از دیگرى پر معنى تر بود: 1- فاطمه، 2- صدیقه، 3- طاهره، 4- مباركه، 5- زكیه، 6- راضیه، 7- مرضیه، 8- محدثه، 9- زهرا و هر یك بیانگر اوصاف و بركات وجود پربركت او است.

همین بس كه در نام معروفش «فاطمه» بزرگترین بشارت براى پیروان مكتبش نهفته است، چرا كه «فاطمه» از ماده «فطم» به معنى جدا شدن، یا باز گرفتن از شیر است، و طبق حدیثى كه از پیامبر گرامى اسلام(صلی الله علیه و آله) روایت شده به امیر مؤمنان على(علیه السلام) فرمود:

«مى دانى چرا دخترم، فاطمه نامیده شد؟

عرض كرد: بفرمائید.

فرمود: براى آن كه او و شیعیان و پیروان مكتبش از آتش دوزخ باز گرفته شده اند!»

از میان نام‎هاى او نام «زهرا» نیز درخشندگى و فروغ خاصى دارد، از امام صادق(علیه السلام) پرسیدند: چرا فاطمه را «زهرا» مى نامند؟

فرمود: «زیرا زهرا به معنى درخشنده است و فاطمه چنان بود كه چون در محراب عبادت مى ایستاد، نور او براى اهل آسمان‎ها پرتو افكن مى شد، همانگونه كه نور ستارگان براى اهل زمین [پرتو افكن است ]، لذا زهرا نام نهاده شد.»

هنگامى كه خدیجه زنى با شخصیت و معروف به بزرگى بود، با پیامبر اسلام(صلی الله علیه و آله) ازدواج كرد زنان مكه با او قطع رابطه كردند، و گفتند: او با جوان تهی‎دست و یتیمى ازدواج كرده و شخصیت خود را پائین آورده است!

این وضع همچنان ادامه یافت تا این كه خدیجه باردار شد و جنینش كسى جز فاطمه زهرا نبود.

به هنگام وضع حمل به سراغ زنان قریش فرستاد و از آن ها خواست كه در این ساعات حساس و پردرد و رنج به یارى او بیایند و تنهایش نگذارند، اما او با این پاسخ سرد و دردآلود روبرو شد كه:

«تو سخن ما را گوش نكردى، با یتیم ابوطالب كه مالى نداشت ازدواج نمودى، ما نیز به كمك تو نخواهیم شتافت!»

خدیجه با ایمان، از این پیام زشت و بى معنى سخت غمگین شد، اما در اعماق دلش نور امیدى درخشید كه خدایش او را در این حال تنها نخواهد گذاشت.

لحظات سخت و بحرانى وضع حمل آغاز شد، او در محیط خانه تنها بود، و زنى كه او را كمك كند وجود نداشت، قلب او فشرده تر مى شد، و امواج خروشان بى مهری‎هاى مردم روح پاكش را آزار مى داد.

ناگهان برقى در افق روحش درخشید، چشم بگشود و چهار زن را نزد خود دید، سخت نگران شد. یكى از آن چهار زن صدا زد:

نترس و غمگین مباش. پروردگار مهربانت ما را به یارى تو فرستاده است ما خواهران توایم.

من ساره ام!

و این یك آسیه همسر فرعون است كه از دوستان تو در بهشت خواهد بود.

آن دیگری مریم دختر عمران، و این چهارمى را كه مى بینى دختر موسى بن عمران، كلثوم است!

ما آمده ایم كه در این ساعت یار و یاور تو باشیم.

و نزد او ماندند تا فاطمه بانوى اسلام دیده به جهان گشود.

آرى به مصداق:

ان الذین قالوا ربنا الله ثم استقاموا تتنزل علیهم الملائكة الا تخافوا ولاتحزنوا»؛ كسانى كه بگویند پروردگار ما الله است، فرشتگان بر آن ها نازل مى شوند و مى گویند نترسید و اندوهى به خود راه ندهید.»

در اینجا نیز علاوه بر فرشتگان، ارواح زنان با شخصیت جهان به یارى خدیجه با ایمان و پر استقامت شتافتند.

تولد این مولود خجسته آنچنان پیامبر(صلی الله علیه و آله) را خشنود كرد كه زبان به مدح و ثناى پروردگار گشود، و زبان بدخواهان كه او را ابتر مى خواندند، براى همیشه كوتاه شد.

خداوند مژده این مولود پربركت را در سوره كوثر به پیامبرش داد و فرمود:

انا اعطیناك الكوثر، فصل لربك وانحر، ان شانئك هو الابتر»؛ ما سرچشمه جوشان خیر كثیر را به تو بخشیدیم، اكنون كه چنین است، براى پروردگارت نماز بجاى آور و تكبیر گو! مسلماً دشمن تو، ابتر است!

 
بارها گفت محمد که علی جان من است ، هم به جان علی و جان محمد صلوات

salavat

اهدا می کنیم به ارواح ملکوتی رسول اکرم صلی الله علیه و آله ، ائمه اطهار علیهم السلام ، همه شهدا از صدر اسلام تا کنون ، امام شهدا و جهت تعجیل در فرج آقا امام زمان عجل الله تعالی فرجه شریف
 

وب سایت ختم قرآن و ختم صلوات، حدیث پیامبر و ائمه اطهار،برگزاری مسابقه قرآنی،قرآن مجيد آنلاین، متن ترجمه جستجو تلاوت تفسیر و دانلود قرآن,استخاره و فال با قرآن,آموزش قرآن,پیامک موبایل قرآن,holy quran,download quran mp3,quran translation and recitation ختم قرآن و ختم صلوات,حدیث پیامبر و ائمه اطهار,قرآن آنلاین,متن،ترجمه،جستجو،تلاوت،تفسیر و دانلود قرآن,استخاره،فال،مسابقه قرآنی,آموزش قرآن,پیامک موبایل قرآن,holy quran,download quran mp3,quran translation recitation
نوشته شده در چهار شنبه 11 ارديبهشت 1392برچسب:فاطمه الزهرا,ساعت 9:22 توسط بمانی| |

آزادة دلاور، مهدي طحانيان كوچك‌ترين سرباز و كم‌سن‌ترين قهرمان مقاومت در اردوگاه‌هاي بعثيون عراقي بود. او در هنگام اسير شدن و در رويارويي با دژخيمان بعثي همچون عدنان خيراله وزير دفاع و مردشماره دو عراق (در زمان صدام) حماسه‌اي جاودانه آفريد. در خرمشهر وقتي كه عدنان خيراله از او پرسيد، اينجا چه مي‌كني؟ در جواب او هيبت پوشالي او را خرد كرد و گفت:

شما در خرمشهر ما چه مي‌كنيد؟ اكنون بعد از سال‌ها،آزاده سرافراز، مهدي طحانيان در سنگر دفاع از ارزش‌هاي دفاع مقدس و فرهنگ مقاومت و ايثار، به روايتگري آن دوران سخت و طاقت‌فرساي اسارت پرداخته است و گنجينه‌هاي درون سينه را براي نسل امروز و نسل‌هاي فردا به رشته تحرير درآورده است. تا جوانان برومند اين مرز و بوم بدانند كه راه و رسم شهادت و از جان‌گذشتگي كورشدني نيست و كتاب مثنوي مقاومت همچنان بر تارك تاريخ مي‌درخشد. بي‌شك مي‌توان اذعان كرد كتاب سرباز كوچك امام بعد از كتاب‌هاي داء و پايي كه جا ماند يكي از آثار نفيس و ماندگاري است كه حكايت مردان مردي را روايت مي‌كند كه آيندگان به آنان فخر و مباهات مي‌كنند. اين كتاب كه توسط انتشارات مؤسسه پيام آزادگان به چاپ رسيده و در نمايشگاه بين‌المللي كتاب سال 1392 در معرض عموم قرار خواهد گرفت. اين اثر شامل 350 ساعت مصاحبه با آزادگان عزيز و همچنين 30 ساعت مصاحبه اختصاصي با دوستان هم‌اردوگاه هی و فرماندهان و مطلعين مي‌باشد كه تحقيق و نگارش آن 4 سال به طول انجاميد و سركار خانم فاطمه دوست‌كامي نويسندگي آن را به عهده داشته است.

 

نوشته شده در شنبه 31 فروردين 1392برچسب:سرباز ,ساعت 8:53 توسط بمانی| |

حضرت آیت الله خامنه ای رهبر معظم انقلاب اسلامی ظهر امروز (چهارشنبه) در آستانه 29 فروردین روز ارتش جمهوری اسلامی در دیدار جمعی از فرماندهان، كاركنان منتخب و اعضاء پایگاههای بسیج شهركهای سازمانی و همچنین تعدادی از خانواده های ارتشیان، ارتش جمهوری اسلامی ایران را مایه افتخار و ارتشی مردمی، علمی، اعتقادی، دارای ابتكارات گوناگون و آزموده شده خواندند و با اشاره به غیر منطقی بودن جبهه استكبار به سركردگی امریكا، تأكید كردند: امروز، تمدن غرب بواسطه تناقض ها، بی منطقی ها، زورگویی ها و بی اعتنایی به اصول انسانی در معرض سقوط و سرنگونی قرار گرفته است.
فرمانده كل قوا در این دیدار در تشریح ویژگیهای منحصر بفرد ارتش جمهوری اسلامی ایران، به مردمی بودن ارتش اشاره كردند و افزودند: در نظام جمهوری اسلامی ایران، ارتش به دلیل فداكاری و مجاهدت و نه به دلیل زورگویی و قدرت، مورد تكریم مردم و دارای پشتوانه مردمی است.
حضرت آیت الله خامنه ای درخصوص علمی بودن ارتش خاطرنشان كردند: پیشرفتها و گستره كارهای علمی و پژوهشی نیروهای مسلح از جمله ارتش در زمینه صنایع دفاعی و الكترونیكی حیرت آور و غیرقابل مقایسه با قبل از انقلاب اسلامی و حتی سالهای اول انقلاب است.
ایشان تأكید كردند: همه این پیشرفتها در شرایطی به دست آمده است كه بدخواهان ملت ایران، در دادن كمترین امكانات بخل ورزیدند اما جوشش درونی استعدادهای جوانان و فرزندان این ملت، شگفتی آفرید.
رهبر انقلاب اسلامی با اشاره به ویژگی دینی و اعتقادی بودن ارتش، افزودند: انجام كار براساس احساس تكلیف و تعمیق روحیه دینی و انقلابی موجب شده است كه ارتش جمهوری اسلامی ایران به یك ارتش متعهد و پایبند به اعتقادات و ارزشها تبدیل شود.
حضرت آیت الله خامنه ای تأكید كردند: چنین ارتشی قطعاً در هر امتحانی سربلند بیرون خواهد آمد.
فرمانده كل قوا، آزموده بودن ارتش به دلیل حضور سرافرازانه در 8 سال دفاع مقدس را یكی دیگر از امتیازات ارتش برشمردند و خاطرنشان كردند: ارتش جمهوری اسلامی ایران در عملیات گوناگون در دوران دفاع مقدس نقشی برجسته داشت و كارهای بزرگی انجام داد.
رهبر انقلاب اسلامی خطاب به ارتشیان گفتند: به ارتشی بودن خود افتخار كنید و همت خود را، حفظ و تقویت این ویژگیهای ممتاز قرار دهید.
حضرت آیت الله خامنه ای با اشاره به رویكرد متفاوت نیروهای مسلح ایران در مقایسه با ارتش های دنیا، افزودند: ارتش، سپاه و بسیج یك فرهنگ و جهت گیری جدیدی را به دنیا عرضه كرده اند كه الگوی بدیعی در مقابل جهت گیری استعماری و سلطه گرانه بیشتر ارتشهای دنیا است.
ایشان در خصوص روحیه سلطه گری مجموعه های نظامیِ جبهه استكبار بویژه آمریكا، خاطر نشان كردند: این مجموعه های نظامی در هر جایی كه حضور پیدا میكنند مایه فساد اخلاقی و فشار بر مردم و كشتار آنان هستند.
رهبر انقلاب اسلامی با اشاره به ادعای آمریكاییها مبنی بر مخالفت با وسائل كشتار جمعی افزودند: بر خلاف این ادعا، هواپیماهای بدون سرنشین آمریكا، كودكان و زنان و مردم بیگناه افغانستان و پاكستان را قتل عام میكنند و تروریستهای مورد حمایتِ آشكار و پنهان آمریكا نیز در عراق و سوریه، مردم را می كشند.
حضرت آیت الله خامنه ای در تبیین تناقض گویی های آمریكا خاطر نشان كردند: آمریكا و دیگر مدعیان حقوق بشر در قبال كشتار مردم بیگناه پاكستان، افغانستان، عراق و سوریه سكوت میكنند اما بعد از چند انفجار در آمریكا ، همه دنیا را پر از جنجال میكنند.
ایشان تأكید كردند: جمهوری اسلامی ایران به پیروی از منطق اسلام با هرگونه انفجار و كشتار مردم بیگناه چه در بوستون آمریكا و چه در پاكستان، افغانستان، عراق و سوریه مخالف است و آنرا محكوم میكند.
ایشان افزودند: رفتار آمریكا و دیگر مدعیان حقوق بشر در قبال كشتار مردم بیگناه ، متناقض است و بر همین اساس معتقدیم كه آمریكا و جبهه مقابل جمهوری اسلامی ایران، غیر منطقی هستند.
رهبر انقلاب اسلامی خاطر نشان كردند: به دلیل این تناقض ها، بی منطقی ها، زورگویی ها و بی اعتنایی ها به اصول انسانی تمدن غرب در معرض سقوط و سرنگونی قرار گرفته است.
حضرت آیت الله خامنه ای افزودند: این چگونه منطقی است كه اگر كودكان و زنان در افغانستان و پاكستان بوسیله آمریكاییها كشته شوند و در عراق و سوریه نیز تروریست های مورد حمایت آمریكا، غرب و صهیونیست ها، فاجعه آفرینی كنند، اشكالی نداشته باشد اما اگر انفجاری در آمریكا یا یك كشور غربی روی دهد، همه دنیا باید هزینه آن را بپردازند.
ایشان تأكید كردند: این روحیه و تفكر آمریكا و غرب كه خود را تافته جدا بافته از دیگران میدانند، عامل سرنگونی و زوال روزافزون آنهاست.
رهبر انقلاب اسلامی با اشاره به اندیشه های منطقی حاكم در نظام جمهوری اسلامی خاطر نشان كردند: این اندیشه های منطقی، پایه های یك تمدن عمیق و ماندگار است.
حضرت آیت الله خامنه ای در بخش دیگری از سخنان خود از فداكاریها، همدلی ها و همراهی های همسران، خانواده ها و فرزندان ارتشیان تجلیل كردند و افزودند: خانواده های محترم ارتشیان باید همواره به داشتن چنین مردانی احساس عزت و افتخار بكنند.
پیش از سخنان رهبر معظم انقلاب اسلامی ، امیر سرلشكر صالحی فرمانده كل ارتش گزارشی از توانایی ها و آمادگی های ارتش جمهوری اسلامی ایران بیان كرد.
در ابتدای این دیدار تعدادی از جانبازان ارتش جمهوری اسلامی از نزدیك با رهبر معظم انقلاب دیدار كردند.

 

نوشته شده در شنبه 31 فروردين 1392برچسب:رهبر انقلاب,ساعت 8:47 توسط بمانی| |

 

مکتب فاطمه (سلام الله عليها) مکتبي اعجازآميز است. مکتبي است که تمام آثار درخشان پديد آمده از اين مکتب، حيرت آدمي را بر مي انگيزاند. هر بُعد و جنبه اي از حيات فاطمه (سلام الله عليها)که مورد مطالعه قرار مي گيرد، نکته آموزنده و هدايت کننده و شگفت آوري دارد. برکات آن بر همه افراد نازل است و بر امتي که خواستار رهايي است نازل تر. چه بسيارند درس هايي که از زمينه هاي مختلف زندگي فاطمه (سلام الله عليها)حاصل مي شود و مسلمانان با استفاده از آنها، مي توانند راه حيات را براي خود هموار سازند. از مسايل درس آموز حيات فاطمه (سلام الله عليها)، مسأله همسرداري و خانه داري اوست. بناي زندگي ويژه اي که اساس آن مبتني بر اهداف و مقاصد انساني و الهي، انس و صفا، تکميل و تکامل، خلوص و وحدت بوده است و ثمره آن رشد طرفين، توليد نسل و گزينش بر اساس کفويت ايماني و اخلاقي و برتري يکي بر ديگري در رديف افسانه هاست.

خانه فاطمه (سلام الله عليها)
نخست از خانه فاطمه (سلام الله عليها)حرف بزنيم، جايي که او و علي (عليه السلام)در آن زندگي کرده اند و گل هاي بوستان خود را در آن پرورش داده اند. تا مدت هاي زياد، آن ها در اطاق اجاره اي زندگي را سرکرده اند که دور از خانه پيامبر بود. بعدها رسول خدا با يکي از صحابه سخن گفت و خانه اجاره اي آن ها را به محلي نزديک تر به خود آورد و سال ها گذشت تا آن ها خود صاحب خانه اي و حجره اي کوچک شدند. اين خانه که در کنار خانه پيامبر بود و بيش از يکي دو متر با آن فاصله نداشت، خانه اي بود کوچک و محقر، فرش آن شامل حصيري بود که تنها نيمي از اطاق را مي پوشاند و نيم ديگر با شن نرم مفروش بود. درب آن يک لنگه اي و معرف فقر اهل خانه. در اين خانه فاطمه (سلام الله عليها)با علي (عليه السلام)هم راز و بهتر بگوييم هم بند و هم سلول بود. از ديدي محلي براي زندگي و مسکن است، از سويي ديگر کارگاهي است براي کارهاي دستي فاطمه (سلام الله عليها) که براي کمک معاش و يا در بسياري از موارد براي خدمت به فقرا و مساکين انجام مي گرفت و از جهتي مرکز آمد و شد ياران علي (عليه السلام)، دوستان فاطمه (سلام الله عليها)، زنان مسأله دار و هدايت خواهي بود.
فاطمه (سلام الله عليها)اين خانه را مدرسه و دانشگاهي ساخته بود، نه تنها براي فرزندان خود، بلکه براي زنان مسلمان که سوالات مذهبي خود را از او مي پرسيدند. آن را کانون مقدسي ساخته بود که اعضاي خانه آن را سنگري دانسته، پناه و سکون خود را درآن جا مي جستند. اين کانون مطمئن ترين محل آرامش و پناه علي (عليه السلام) بود.
اهميت خانه داري
فاطمه (سلام الله عليها)از کساني نبود که خانه داري را کاري کوچک بشمرد و يا خانه را به شوق اداره و منصبي ترک گويد و يا آن را محل و مرکزي براي بلند پروازي خود قرار دهد. او به اين نکته آگاه بود که کانون خانوادگي و اداره آن کمتر از اداره يک کشور نيست و حتي پايه کشورداري به حساب مي آيد. و هم مي دانست و از زبان پيامبر شنيده بود که خدمت در خانه و خانه داري داراي اجر و حسنه است، حسنه اي که هيچ کاري از زن با آن برابري نمي کند.
روزي رسول خدا از اصحاب خود پرسيد: زن در چه حالي به خدا نزديک تر است؟ و اصحاب پاسخ درست آن را ندانستند. فاطمه (سلام الله عليها)اين سخن را شنيد و پيام فرستاد: «زن در حالي به خدا نزديک تر است که ملازم خانه باشد و از آن بيرون نشود. »
او مي دانست که خانه سنگر است، پايگاه اجتماعي اعضا است، همانند يک نهاد اجتماعي گران قدر است و کاري براي زن از نظر ارزشمندي معادل خانه داري نيست. بدين سان، هم خود را به خانه داري نهاد و اداره و مديريت آن و نيز تربيت فرزند را در آن به وجهي نيکو پذيرا شد. او در اين راه احساس خجلت و ننگي نداشت و زير بار وظايف آن شانه خالي نمي کرد.
مرکزيت خانه اش در مسير تربيت فرزند، مشاوره و همدلي با علي (عليه السلام)و مهرورزي به اهل خانه بود و حاصل چنين اقدامي، فاطمه (سلام الله عليها) را بيش از پيش محبوب کرد و او را راضي به اين تقسيم کار پيامبر بود که کار درون خانه از آن او و کار بيرون خانه از آن علي (عليه السلام) باشد و خداي را بر اين امر سپاس گزار و شاکر بود.
مسئوليت در خانه
او به فرموده رسول گرامي اسلام، رييس خانه بود. کدبانويي مجرب که گويي تمام دوره هاي مديريت خانواده را گذرانده و به وظايف خود نيکو آشنا بود. مسئوليتش سنگين بود، در آن روزگار دشوار؛ آن هم در دوره فقر خاندان پيامبر او بايد به امور زير مي رسيد:
ـ سر و سامان دادن امور خانه، آن هم خانه اي که مرکز آمد و رفت است و چند کودک خردسال درآنند.
ـ تربيت و اداره و نظافت و سرپرستي فرزندان که آن هم کاري اندک و آسان نيست.
ـ پيشه وري و صنعت گري چون بافتن پيراهن براي فرزندان و يا پشم ريسي براي کمک به معاش.
ـ آسياب کردن گندم يا جو با دستاس که رسول خدا فرموده: «دست فاطمه (سلام الله عليها)در اين راه زخمي شده است. »
ـ آوردن آب از بيرون که در آن روزگار اين هم مشکلي براي فاطمه (سلام الله عليها)بود و خانه ها آب نداشتند.
ـ هدايت و سرپرستي زنان جديدالاسلام که از برکت فاطمه (سلام الله عليها)هدايت مي شدند.
و بالاخره کارهاي ديگري که هر زني بدان واقف است و به اصطلاح خودشان از بام تا شام در خانه مي دوند ولي باز هم کارشان نيمه کاره مي ماند. براي تهيه مختصر غذايي آن هم وقت مي گذراند ولي باز هم مطبوع طبع آن ها قرار نمي گيرد. درک سنگيني مسئوليت او ميسر نيست، مگر آن گاه که آدمي خود در شرايط آن قرار گيرد.
سکون خانه
خانه فاطمه (سلام الله عليها)از آن خانه هايي است که خدا خواسته نام او در آن جا بلند گردد و مورد تسبيح و تقديس باشد. طبيعي است که چنين خانه اي نمي تواند مرکز آشفتگي و هرج و مرج باشد. نخستين چيزي که بايد در آن حضور داشته باشد سکون و آرامش است و فاطمه(سلام الله عليها) سعي داشت چنين کند. او مي داند که ترقي و عظمت شوهر، کوشش و تلاش ارزنده او تا حدود زيادي مرهون زندگي آرام و ساکن او در محيط خانه است و خانه بايد سنگر آرامش و محل تجديد قوا باشد تا شوهر بنشيند، درست نقشه بکشد و درست طراحي کند و درست تصميم به اجرا و عمل بگيرد. خانه بايد در سکون و آرامش باشد تا شوهر بتواند در آن خانه احساس راحتي کرده و مشقات بيرون را از تن به در نمايد.
خانه فاطمه (سلام الله عليها)براي علي(عليه السلام)چنين وضعي داشت. علي (عليه السلام)در کنار زهرا(سلام الله عليها)احساس آرامش مي کرد و حتي هرگاه که از حوادث و مشکلات زندگي به ستوه مي آمد به سنگر خانه پناه مي برد و در آن جا کمي با فاطمه (سلام الله عليها)سخن مي گفت و تجديد قوا مي کرد و از نو سرگرم کار و تلاش و مبارزه مي شد و اين امر در سراسر زندگي علي (عليه السلام) وجود داشت، حتي پس از وفات فاطمه (سلام الله عليها) و در سر مزارش.
گرمي و روشنايي کانون
فاطمه (سلام الله عليها)در محيط خانه چون ماهي درخشان بود که نور وجودش، کانون خانه و دل علي (سلام الله عليها)را روشن مي کرد. او مصداق اين آيه قرآن بود که : «او روشني بخش خانه بود، ديدارش رنج ها و غصه ها را از دل مي زدود(1)». علي (عليه السلام)خود فرمود: «وقتي به خانه مي آمدم و به زهرا نگاه مي کردم تمام غم و غصه ام زدوده مي شد. (2)»
فاطمه (سلام الله عليها) کانون خانواده را گرم مي داشت، علي (عليه السلام) و فرزندان را دل به اين خوش بود که در کنار فاطمه اند و در آن کانون اند. از ديدي، او چون شمعي بود که پروانه ها را به دور خود جمع کرده، به آن ها گرمي و نور مي داد. خانه اش کانون انس و صفا بود. اعضاي خانه با هم انس و آشتي و معاونتي داشتند و در کمال هم رنگي و صداقت، در سايه ايمان به خدا و رسول و کتاب او زندگي مي کردند. اگر علي (عليه السلام)تصميمي مي گرفت همگان همراه او بودند و اگر فاطمه (سلام الله عليها)تصميمي اتخاذ مي کرد ديگر افراد خانه با او همگام مي شدند و بالاخره فاطمه (سلام الله عليها)در گرم داشتن کانون لطف و عنايت به همسر، رحمت و دلسوزي به فرزندان، مصداق حديث پيامبر بود که، خيرنسائکم، الطفهن بازواجهن و ارحمهن باولادهن(3)و مصداق احاديث ديگر رسول چون عفيفه بودن، شوهر دوست و فرزند دوست بودن و ضمن اين که او خود ملهم به الهامات الهي بود.
اصل ساده زيستي
روزي پيامبر وارد منزل فاطمه (سلام الله عليها)شد، دخترش را ديد که روي زمين نشسته با يک دست فرزندش را در آغوش گرفته و با دست ديگر با آسياب دستي گندم ها را آرد مي کند، اشک در چشمان پيامبر حلقه زد و فرمودند: «دخترم، تلخي ها و مشکلات دنيا را به ياد شيريني و سعادت بهشتي بر خود گوارا ساز. »
ساده زيستي و ساده پوشي و زندگي با روح و صفا، سبک و سيره فاطمه (سلام الله عليها)بود و بر دوري گزيدن از اسراف کاري و زندگي در اسارت تجملات اصرار مي ورزيد؛ چرا که زندگي پر زرق و برق و تجملي به جاي اين که انسان را به نيک بختي و آزادي و آزادگي و آرامش خاطر برساند او را به انواع قيد و بندهاي بيهوده گرفتار مي نمايد.
اصل فروتني و مديريت پذيري
حضرت فاطمه (سلام الله عليها)در پاسخ درخواستي از سوي حضرت علي (عليه السلام)مي فرمايند: «خانه، خانه توست، زنان همراه مردان هستند و من در هيچ کاري با تو مخالفت نمي کنم. »
با اين که حضرت (سلام الله عليها)در ابعاد گوناگون زندگي ممتاز و هم سنگ اميرمؤمنان بودند و از لحاظ موقعيت معنوي و جايگاه اجتماعي و خانوادگي نيز همانند ايشان بودند. اما نه تنها در قلمرو زندگي به ويژه خانه و خانواده خود را با همتاي خويش هماهنگ و همراه مي کردند، بلکه در شرايط حساس و سرنوشت ساز از ديدگاه و موضع خويش به احترام آن حضرت گذشت مي کردند.
اصل عشق و صميميت در خانواده
آن بانوي بزرگوار، در همه ابعاد زندگي، به ويژه در زندگي مشترک الهام بخش و در رابطه با حقوق ديگران، سيره اش وفا و وفاداري بود. چرا که ايشان رهروان خويش را بر اين انديشه رهنمون مي کردند که وقتي ميان دو جوان پيمان زندگي مشترک بسته مي شود، زندگي انفرادي آنان به يک زندگي اجتماعي تبديل مي گردد و امضاي اين پيمان مقدس و انساني بدان مفهوم است که آن دو انسان با هم پيوند مي بندند تا پايان زندگي يار و ياور و وفادار يکديگر و رفيق راه هم باشند. خود حضرت نيز در اين رابطه مي فرمايند: «اي پسر عمو! از روزي که با تو زندگي کرده ام نه به تو دروغي گفته و نه خيانتي کرده و نه با تو مخالفتي ورزيده ام. »
اصل همسرداري
حضرت فاطمه (سلام الله عليها)مي فرمايند: «واي به حال زني که شوهرش را خشمگين کند و خوشا به حال کسي که همسرش از او خشنود باشد. »سيره فاطمه (سلام الله عليها)در زندگي مشترک، رعايت دقيق و ظريف حقوق و حرمت همتاي زندگيش بود. از اين رو کسي که انتظار دارد حقوق و حرمت او از سوي ديگران رعايت گردد و شخصيت و کرامت او گرامي داشته شود، خود بايد حقوق و حرمت ديگران را پاس دارد.
اصل برنامه ريزي در خانواده
حضرت فاطمه (سلام الله عليها)سمبل نظم و انضباط، نمونه ظرافت، دقت و تدبير بود. ايشان بر اين باور بود که دينداري و دين باوري راستين، پاي بست بودن به حساب و کتاب، قانون و مقررات و داشتن نظم و برنامه در زندگي مي باشد.
اصل همکاري و کمک کاري
حضرت فاطمه (سلام الله عليها) در تنگنا، خستگي و دشواري زندگي بود، ولي چنان نبود که شوهري خودخواه و تن پرور داشته باشد که اين همه کارها و تلاش ها را وظيفه خاص زن بداند و کمک کارش نباشد. نه، علي(عليه السلام) چنين مردي نبود. او در کار و تلاش مردانه اش کمتر از فاطمه (سلام الله عليها)نبود. چه بسيار از کارهاي خانه را او انجام مي داد. حتي با فاطمه (سلام الله عليها)مي نشست و گندم آسياب مي کرد و حتي در مواردي نان مي پخت، رسيدگي به امور بيرون، تهيه نان براي چنان خانواده اي با فرزندان متعدد، آن هم کار و اشتغالي مشروع، آب کشي براي مزرعه و درختان، کار فردي براي آبياري درختان، حضور در جبهه و صحنه رزم، دستگيري از بينوايان، بردن نان و آذوقه براي دردمندان، عبادت رسمي و حضور در عرصه هاي سياسي خود کاري بس وسيع و پردغدغه بود. در عين حال هرآنگاه که از کار روزمره فارغ مي شد و به خانه مي آمد با همان بدن خسته به کمک فاطمه (سلام الله عليها)مي شتافت. اصلاً يکي از عوامل شادابي و تکامل خانواده ها تعيين حدود مسئوليت افراد در خانواده است. با تقسيم کار، عدالت اجتماعي در محيط کوچک خانواده سعادت مي آفريند. تفاهم و تعاون دو اصل لازم اخلاقي در تشکيل و پايداري سالم نظام خانوادگي است.
از ديدگاه اسلام مرد حق ندارد همسر خويش را به چشم يک خدمتکار بنگرد و کارهاي خانه را وظيفه واجب او بداند. اين صفا، ايثار، صميميت، رأفت و عطوفت زن است که زمينه پذيرش کارهاي طاقت فرسايي، چون: خانه داري، فرزندداري و همسرداري را پديد مي آورد. از اين رو اسلام مرد را موظف مي کند که همچون گلي پربها از همسر خويش مراقبت کند.
اما گذشته از اين صحبت ها، آيا من و شماي مادر و همسر که امروز کار و فعاليت در اجتماع و جامعه، جزء جدايي ناپذير زندگي مان شده، چقدر به خانه و همسر و فرزندانمان مي رسيم. اگر واقعاً درجه اهميت و اولي را به خانه داري و همسرداري و فرزندپروري که وظيفه اصلي ماست داده ايم و به کار بيرون مان هم مي پردازيم که عادليم و خوش انصاف و حق هم همين است که همسرمان برتر از يک گل از ما مراقبت و نگهداري و حفاظت نمايد. اما اگر نه، کار خانه را ننگ و عار مي دانيم و فراموش کرده ايم که براي چه ازدواج کرده ايم و قرار نيست فرزنداني بي ادب و بي تربيت تحويل جامعه بدهيم و مي بايست اول به نيازهاي همسر و فرزندانمان که هم حق طبيعي آن هاست و هم به واسطه برآوردن اين نيازها در درجه اول اين خودمان هستيم که به آرامش مي رسيم، لازم است در نظريات و باورهايمان پالايش کنيم و با تفکر و تأمل، به خود برسيم و به زن بودنمان. زني که کرامت و شرافت و بزرگي اش برتر است که از دامن زن، مرد به معراج مي رود...
پي نوشت ها :
1 ـ 19/انسان
2 ـ مناقب خوارزمي /ص256.
3 ـ نهج الفصاحه.
منابع
1 ـ در مکتب فاطمه (سلام الله عليها)دکتر علي قائمي
2 ـ جامي از زنان کوثر، استاد محمد تقي مصباح يزدي.
3 ـ نهج الحياه.
4 ـ بحارلانوار.
5 ـ بيت الاحزان.
6 ـ دلائل الامامه.
7 ـ فرهنگ فاطمه.
8 ـ سيري در سيره ريحانه پيامبر.
9 ـ بانوي نمونه اسلام.
 
نوشته شده در شنبه 24 فروردين 1392برچسب:فاطمه,ساعت 15:15 توسط بمانی| |

موصل 2/به گزارش پایگاه اطلاع رسانی پیام آزادگان اولین همایش مداحان به مناسبت ولادت باسعادت حضرت زهرا (س) در تاریخ پنجشنبه 12 اردیبهشت 1392 در شهر مقدس قم از ساعت 8:30 تا 4 بعد از ظهر برگزار می گردد.

 

ضمنا برای هماهنگی استقرار در مکان اسکان ومحل برگزاری همایش ، اعلام حضور مداحان عزیز دراین همایش ضروری می باشد. آخرین مهلت اعلام حضور 5 اردیبهشت 1392 می باشد

لذا از کلیه مداحان اهل بیت (علیهم السلام ) که در دوران اسارت و بعد از اسارت به کسوت نوکری و ذاکری اهل بیت مشغول هستند دعوت می شود برای اعلام حضور در این همایش با شماره تلفن 88807018 و 88807017 (تهران 021 ) تماس حاصل نمایند.

 

نوشته شده در شنبه 24 فروردين 1392برچسب:مداحان اهل بیت ,ساعت 9:15 توسط بمانی| |

اللهُمَّ صلّ علی فاطمه وأبیها ** وبَعلِها و بَنیها ** وسرّالمُستودع فیها

السَّلاَمُ عَلَيْكِ أَيَّتُهَا الصِّدِّيقَةُ الشَّهِيدَةُ

السَّلاَمُ عَلَيْكِ أَيَّتُهَا الرَّضِيَّةُ الْمَرْضِيَّةُ السَّلاَمُ عَلَيْكِ أَيَّتُهَا الْفَاضِلَةُ الزَّكِيَّةُ السَّلاَمُ عَلَيْكِ أَيَّتُهَا الْحَوْرَاءُ الْإِنْسِيَّةُ

السَّلاَمُ عَلَيْكِ أَيَّتُهَا التَّقِيَّةُ النَّقِيَّةُ السَّلاَمُ عَلَيْكِ أَيَّتُهَا الْمُحَدَّثَةُ الْعَلِيمَةُ

السَّلاَمُ عَلَيْكِ أَيَّتُهَا الْمَظْلُومَةُ الْمَغْصُوبَةُ

السَّلاَمُ عَلَيْكِ أَيَّتُهَا الْمُضْطَهَدَةُ الْمَقْهُورَةُ

السَّلاَمُ عَلَيْكِ يَا فَاطِمَةُ بِنْتَ رَسُولِ اللَّهِ وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَكَاتُهُ

عشق یعنی دل سپردن در الست

از می وصل الهی مستِ مست

عشق یعنی ذکر ناموس خدا

یا علی گفتن به زیر دست و پا

زهرا از ديدگاه علي (ع) :

وقتي كه پيامبر (ص) از حضرت علی (ع) پرسيد : زهرا را چگونه يافتي ؟ عرض كرد : نعم العون علي طاعه الله . فاطمه چه خوب ياوري براي طاعت الهي است ..

http://publicrelations.tums.ac.ir/images/news/yazahra1.jpg

 

نوشته شده در شنبه 1 فروردين 1392برچسب:زهرا از ديدگاه علي (ع) ,ساعت 8:50 توسط بمانی| |

ویتامین های گروه B به دلیل خاصیت زیاد و تاثیر زیادی که روی روح و روان دارند برای طول سفر بسیار مفیدند


به گزارش خبرنگار کلينيک باشگاه خبرنگاران و به نقل از مدیکال هلت نیوز؛ این ویتامین می تواند انرژی مورد نیازتان را برای سفر فراهم کند و انرژی لازم را برای بدنتان تامین نمايد.

بررسی ها نشان می دهند؛B6و B12 ویتامین های ویژه و خاصی از گروه B هستند که می توانند انرژی را افزایش دهند و شما را شاداب و سر حال کنند همچنین ویتامین C نیز نقش زیادی در تامین انرژی بدن شما دارد.

گفتنی است این سه ویتامین خاصیت ترمیم کنندگی نیز دارند و باعث می شود تا به بافت ها و سلولهای بدن آسیبی نرسد.

اگر می خواهید امسال سفری متفاوت را با دیگر سفرهایتان تجربه کنید حتما مکمل های این ویتامین را تهیه کنید و در طول سفر حتما همراه با غذا و دیگر مواد غذایی مصرف کنید.

نکته: این ویتامین ها می توانند ذهن و روان شما را از افکار منفی دور کند و اعصابتان را بهبود می بخشد و کمک می کند تا سفری پر از شادی و پر از انرژی را تجربه کنید.

نوشته شده در پنج شنبه 24 اسفند 1391برچسب:,ساعت 9:16 توسط بمانی| |

آزادگان عزیز که بعد از عملیات والفجر 8 در اسفند 64 اسیر و هر مدت در کمپ 9 رمادی حضور داشته اند،چنانچه تمایل به حضور در گردهمائی مشهد مقدس در تاریخ 19 و 20 اردیبهشت 92 را دارند از طریق شماره پیامک 3000101170 و یا سایت موسسه پیام آزادگان"بادرج نام و شماره تماس "خود ، اعلام آمادگی نمایند.

روابط عمومی موسسه پیام آزادگان

نوشته شده در پنج شنبه 24 اسفند 1391برچسب:,ساعت 9:8 توسط بمانی| |

تقدیر رهبر انقلاب از زنان ورزشکاری که با حجاب و وقار در میدانهای جهانی ورزشی حاضر می‌شوند/ مغرور نشدن، مردمی و جوانمرد ماندن از جمله ویژگیهای لازم برای یک ورزشکار است

www.leader.ir


ادامه مطلب
نوشته شده در چهار شنبه 23 اسفند 1391برچسب:ورزش قهرمانی,ساعت 10:23 توسط بمانی| |

در این همایش با شکوه مداح دوران دفاع مقدس حاج صادق آهنگران ،جمع آزادگان را با نوای دلنشین خود مستفیض کرد. حاج صادق آهنگران به عنوان یادگار دوران دفاع مقدس چهره او برای همه رزمندگان آشنا است . او از مشک گفت وفا و از عباس گفت و صفا ، از کربلا گفت و حسین ، از علی اصغر گفت و در ذکر مرسیه متوصل به باب الحوائج آقا موسی بن جعفر شد.به چشمان نم ناک و اشک آلود آزادگان موسل 2 خیبر که نگاه می کردی عشق به ابا عبدالله موج می زد همه می گریستند اما برای عزیز زهرا حسین (ع) همه ناله می زدند برای مظلومیت باب الحوائج از نوحه های زمان جنگ گفت، نوحه ای که همه با آن آشنا هستند . " ای لشکر صاحب زمان آماده باش آماده باش"ذر این مراسم معنوی شاعران آزاده به سرودن اشعاری در وصف آقا امیر المومنین پرداختند و سپس یکی از آزادگانی که در دوران اسارت 15 سال بیشتر نداشت به نام اقای ضباح به ذکر خاطره پرداخت.

 

نوشته شده در یک شنبه 20 اسفند 1391برچسب:دومین همایش موصل 2,ساعت 15:30 توسط بمانی| |

دبیر همایش آزادگان موصل 2 خیبر برادر گرامی آقای درویش ، ضمن خیر مقدم به آزادگان ، مسئولین کشوری و لشکری ، و همچنین از همکاری و مساعدت موسسه فرهنگی پیام آزادگان جهت حمایت ها وپشتیبانی از این همایش قدردانی نمودند.

دبیر همایش همچنین از همکاری بدون چشم داشت مسئولین اردوگان شهید مسعودیان و ایجاد امکانات جهت برگزاری این همایش که در اختیار مسئولین برگزاری قرار داده بود تشکر نمودند.

همچنین از مهندس عباسی هم بابت همکاری های که با ستاد همایش داشتند تشکر و قدردانی کردند.

درویشی در ادامه به تشرح چگونگی اجرا و برنامه های این چند روز همایش پرداخت .

وی برنامه همایش را در روز ابتدایی همایش با مراسم افتتاحیه با بخش های مختلف و برگزاری نماز جماعت و نهار و بعد از ظهر دید و بازدید آزادگان و همچنین در ساعت 5 عصر بازدید از قرارگاه کربلا و اقامه نماز مغرب و عشاء و در ساعت 7 شب بازدید از نمایش و رزمایش دفاع مقدس و بعد از آن صرف شام و استراحت تشریح نمود.

دبیر همایش آزادگان موصل 2 خیبر در مورد برنامه های پیش بینی شده روز دوم همایش گفت : در روز دوم همایش با حرکت به سمت مناطق عملیاتی دفاع مقدس و در ادامه ورود به منطقه عملیاتی خیبر هور الحویزه ، نماز و صرف نهار در یادمان شهدای حویزه وهمچنین سخنرانی در محل یادمان شهدای حویزه خواهد بود .

همچنین در این همایش بازدید از منطقه یادبود شهید چمران در دهلاویه و اسکان و استراحت در اردوگاه شهید مسعودیان و اقامه نماز جماعت مغرب و عشاء

در روز آخر این همایش مراسم های ویژه ای در اختتامیه همایش برای آزادگان در نظر گرفته شده است که ازجمله برپایی تله تئاتری که توسط آزادگان انجام می گردد .

نوشته شده در یک شنبه 20 اسفند 1391برچسب:دومین همایش موصل 2,,ساعت 15:20 توسط بمانی| |

 دبیر همایش آزادگان موصل 2 خیبر برادر گرامی آقای درویش ، ضمن خیر مقدم به آزادگان ، مسئولین کشوری و لشکری ، و همچنین از همکاری و مساعدت موسسه فرهنگی پیام آزادگان جهت حمایت ها وپشتیبانی از این همایش قدردانی نمودند.

دبیر همایش همچنین از همکاری بدون چشم داشت مسئولین اردوگان شهید مسعودیان و ایجاد امکانات جهت برگزاری این همایش که در اختیار مسئولین برگزاری قرار داده بود تشکر نمودند.

همچنین از مهندس عباسی هم بابت همکاری های که با ستاد همایش داشتند تشکر و قدردانی کردند.

درویشی در ادامه به تشرح چگونگی اجرا و برنامه های این چند روز همایش پرداخت .

وی برنامه همایش را در روز ابتدایی همایش با مراسم افتتاحیه با بخش های مختلف و برگزاری نماز جماعت و نهار و بعد از ظهر دید و بازدید آزادگان و همچنین در ساعت 5 عصر بازدید از قرارگاه کربلا و اقامه نماز مغرب و عشاء و در ساعت 7 شب بازدید از نمایش و رزمایش دفاع مقدس و بعد از آن صرف شام و استراحت تشریح نمود.

دبیر همایش آزادگان موصل 2 خیبر در مورد برنامه های پیش بینی شده روز دوم همایش گفت : در روز دوم همایش با حرکت به سمت مناطق عملیاتی دفاع مقدس و در ادامه ورود به منطقه عملیاتی خیبر هور الحویزه ، نماز و صرف نهار در یادمان شهدای هویزه وهمچنین سخنرانی در محل یادمان شهدای هویزه خواهد بود .

همچنین در این همایش بازدید از منطقه یادبود شهید چمران در دهلاویه و اسکان و استراحت در اردوگاه شهید مسعودیان و اقامه نماز جماعت مغرب و عشاء

در روز آخر این همایش مراسم های ویژه ای در اختتامیه همایش برای آزادگان در نظر گرفته شده است که ازجمله برپایی تله تئاتری که توسط آزادگان انجام می گردد .

 

نوشته شده در یک شنبه 20 اسفند 1391برچسب:دومین همایش موصل 2,ساعت 15:13 توسط بمانی| |
 

س: لطفا خود را معرفی نموده و در مورد کمیته ترابری توضیحاتی را بفرمائید.

ج: بنده محسن لیاقت هستم و خدمت شما هستم

 س:مسئولیت شما در این همایش چیست؟

ج: بنده خادمی هستم که در واحد ترابری این همایش خدمت می کنم

س: توضیح دهید وظایف ترابری در این همایش چیست؟

ج:وظیفه کمیته ترابری تامین بخشی از نیاز واحدهای دیگر نسبت به جا به جایی و حمل و نقل کلیه دوستان

 س: استارت کار ترابری از کی خورده شد؟

ج: تقریبا 1 ماه پیش

س: چند نفر از دوستان آزاده خدمتگزار آزادگان عزیز در این همایش می باشند؟

ج: حدود 20 نفر از دوستان به صورت تخصصی این کار را انجام می دهند و 30 نفر دیگر در حاشیه کار فعالیت می کنند

س: از آزادگان عزیز کسی داوطلب شده است که با وسیله نقیله خود در خدمت این همایش باشد؟

ج: به نکته خوبی اشاره کردید واحد ترابری اینطور نبود که شکل بگیرد و از مجموعه های دیگر استفاده شود جهت وسیله نقلیه

این بود که دوستان خود جوش این قضیه را انجام بدهند و این خود نشان دهنده این است که نسبت به این کار دلگرم هستند و پشتکاری وافری داشتند که ما این را این چند روزه دیده ایم و دوستان رقبت دارند که خود متولی این کار باشند و بار را از دوش دیگران بردارند چه با وسیله نقلیه خود چه به صورت جسمی

س: شما استقبال آزادگان موصل دو در این همایش را چگونه پیش بینی می کردید؟

ج: ما نسبت به همایش قبلی که 2 سال پیش در مشهد مقدس برگزار شد انتظار بود که استقبال بهتری انجام شود اما نواقصی هم در کار بود که من فکر میکنم در این همایش برطرف شده با این وجود ما هنوز برنامه را در نقطه ایده ال نمی بینیم که سعی میکنیم در برنامه های بعدی به نقطه ایده ال نزدیکتر شویم.

س: شما چه پیامی دارید برای همرزمان خود برای همایش های بعدی که قصد برگزاری دارید برای بچه های موصل خیبر و به صورت عموم برای آزادگان دیگر

ج: البته بنده خود را قابل این نمیدانم که برای دوستان آزاده خود پیامی داشته باشم ولی این نصیحت را به خودم می گویم که این حفظ و انسجام تاثیراتی در زندگی ما می گذارد و خواهد گذاشت که ما این را عینا دیدیم و این دوستان این رابطه ها را قطع نکنند که خیلی انشاء ا.. خیر وبرکت در ثمره زندگیشان خواهد بود.

 

نوشته شده در یک شنبه 20 اسفند 1391برچسب:دومین همایش موصل2 ,ساعت 15:11 توسط بمانی| |

س:خودتان را معرفی کنید و توضیحاتی در مورد مسئولیت خود در این همایش بفرمائید

ج: بنده علیرضا احمدی در خصوص همایش وظیفه ای گردنم گذاشته شد با عنوان کمیته تشریفات و این هم به دلیل این بود که چند سالی در اردوگاه مسئول اسرا بودم و گفتم که خودم در کمیته بهتر میتوانم بروم و استقبال کنم از این رو بود که داوطلب شدم و در سه نقطه که دوستان ورود میکنند چه آنهایی که از طریق راه آهن فرودگاه یا زمینی ورود میکنند تیمی تشکیل بدهیم و به استقبال آنها برویم و این استقبال هم سپر کار بود یعنی حالتی بود که میدانستیم در روحیه آزادگان تاثیر دارد تا اینکه آدرس بدهیم به محل همایش بیایند اتوبوس در محل های ورود آماده بود و ما آزادگان را راهی محل همایش می کردیم و استقرار می دادیم

 س: مجموعا چند دستگاه اتوبوس برای حمل و نقل و استقرار آزادگان در نظر گرفتید؟

ج: جمعا نزدیک 25 نوبت ازادگان عزیز از فرودگاه و 6 نوبت از راه آهن به محل همایش انقال یافتند

س: بیشترین آزادگانی که شما پذیرش کردید از کدام استان بوده اند؟

چ: خراسان تبریر آذربایجان شرقی و مشهد

 س: پذیرش شما فقط شامل اسکان و اوتوبوس است یا موارد دیگری را شامل می شود؟

ج: اتوبوس و خودرو و اسکان نیز بر عهده کمیته اسکان بود

 س: شما برای رفتن به مناطق جنگی و مراجعت آزادگان چه تمهیداتی در نظر گرفته اید؟

ج: حدود 25 اوبوس آماده جا به جایی دوستان آزاده در دومین روز همایش می باشد که بتوانیم با اسکرتی که نیروی انتظامی انجام می دهد و حضور آمبولانس بتوانیم سفری بی خطر برای دوستان آزاده داشته باشیم

 س: کدام یک از نهادهای استان خوزستان و شهر اهواز بیشترین کمک را به همایش و کمیته تشریفات داشتند؟

ج: تلاش شد که بتوانیم از طریق سپاه این امکانات را فراهم کنیم و در کنار آن شرکت حفاری شرکت نفت و فولاد هماهنگی هایی جهت حمل و نقل آزادگان انجام شد

 س: در پایان اگر مطلبی لازم می دانید برای همرزمان و همسنگران آزاده خود بیان بفرمائید ما در خدمت شما هستیم

ج: این تجریه دوم بود و تجربه اول ما خراسان بود تلاش ما در کمیته های همایش این بود که بتوانیم نسبت به همایش قبلی امکانات را فراهم کنیم که به نظر خودم مجموعه ای که کار کردند و از 3 ماه پیش مشغول تدارک هستند توانستیم تا حدودی نسبت به همایش قبلی خدمات بهتری به دوستان بدهیم و امیدواریم در همایش بعدی که ممکن است در تبریز یا اصفهان باشد نواقص رفع شود و تلاشی که ما تا حالا انجام داده ایم به نظر من رضایت نسبی هست و چیزی که از دوستان می شنوم در خصوص تغذیه اسکان و جا و حمل و نقل این است که رضایت دارند.

 

نوشته شده در یک شنبه 20 اسفند 1391برچسب:دومین همایش موصل 2,ساعت 15:0 توسط بمانی| |

س: خودتان را معرفی کنید

ج: بنده بهروز ساختمانی هستم و مفتخرم در کسوت آزادگی و از آزادگان اردوگاه موصل دو در خددمت شما هستم

 س: مسئولیت شما در این همایش چیست؟

ج: حقیر خادم آزادگان هستم و مسئول پشتیبانی همایش که در واقع کمیته های ترابی اسکان و تغذیه را ما هدایت می کنیم

 س: چند نفر از دوستان آزاده شما را در این مسئولین پر زحمت همراهی میکنند

ج: چیزی حدود 50 نفر از دوستان آزاده که اکثرا از هم بندان موصل دو و عموما از هم استانی های عزیزم در استان خوزستان و شهرستان بهبهان هستند

 س: همایشی با این حجم و کثرت تا حالا شما به چند نفر از آزادگانی که در این همایش شرکت کردند سرویس داده اید؟

ج: براورد ما چیزی حدود 1500 نفر ازاده و 200 نفر از همراهان که از فرزندان و برادران این عزیزان هستند خدمات رسانی میکنیم

 س: از چه زمانی شروع کردید برای تدارک این همایش و چند روز است که شما در اهواز هستید؟

ج: استارت شروع جلسات هماهنگی و کمیته های مربوط را حدود 3 ماه است که زده ایم و جلسات منظم هفتگی روزانه و ماهانه را مستمرا داریم و میتوانم بگوسم که 20 روز اخیر را ما از بهبهان هفته ای 5 روز را در اهواز بودیم

 س: شنیده ایم که دوستان عزیز آزاده ای که در حال تدارک این همایش هستند دو روز گذشته هیچگونه استراحتی نداشته اند

ج: خدا انشاء ا.. قبول کند واین قلیل زحمات مورد قبول خداوند واقع شود..

من به جرات می توانم بگویم در 48 ساعت گذشته دوستان من 10 دقیقه نخوابیدند. همین را می توانم به جرات قسم بخورم. لذت خدمت گذاری واقعا می چربد بر آن خستگی کار

 س: اگر در آخر صحبتی و پیامی برای آزادگان و دوستان خود دارید بفرمائید.

ج: من در خاتمه عرایضم اولا تشکر میکنم تدبیر خوب و کارفرهنگی زیبایی که شما انجام می دهید انتقال پیام انبیاء است و انشاء ا.. مهجور باشید و من همه اینها را از خداوند تبارک و تعالی میدانم هذا من فضل ربی همه اش از فضل پروردگار است که حقیر و دوستانم توفیق پیدا کردیم که خدماتی به این دوستان عزیز آزاده داشته باشیم باشد که خاطرات خوب اسارت تداعی شود و چون حقیقتا انسان با خاطرات خودش خیلی می تواند زندگی کند و این خاطرات خوش و آن حالات روحی خوبی را که در آزادگان به وجود می آورد انشاء ا.. تداوم داشته باشد و رایحه خوشش در جامعه نمودار شود.

 

نوشته شده در یک شنبه 20 اسفند 1391برچسب:دومین همایش موصل 2,ساعت 14:51 توسط بمانی| |

 


ادامه مطلب
نوشته شده در شنبه 19 اسفند 1391برچسب:همایش موصل 2در اهواز ,ساعت 10:26 توسط بمانی| |

به گزارش خبرنگار پایگاه اطلاع رسانی پیام آزادگان : قبل از افتتاح همایش موصل 2 خیبر در فضایی آکنده از صفا و صمیمیت آزادگان همدیگر را در آغوش می کشیدند گویی دوباره خاطره ها زنده شده بود . حقیقتا می توان گفت جمعی عاشق و دلباخته باز به هم دیگر رسیده بودند اما با این تفاوت که آن روز همه جوان بودند و نوجوان ولی امروز اکثر قریب به اتفاق آنان محاسن ها سفید ولی دل ها مال ومال از صفای جبه ها وسنگرها و دوران اسارت بود.تنها چیزی که در بین آزادگان موج می زد دل دادگی و عشق ورزی به همدیگر بود که قابل توصیف نیست .


 سپس همایش آزادگان موصل دو خیبر راس ساعت 9 صبح سه شنبه 15 اسفند ماه اهواز درمحل پادگان شهید مسعودیان با حضور انبوهی از آزادگان عزیز موصل 2 برگزرار شد .در ابتدای این همایش آیات قرآن توسط یکی از آزادگان قرائت گردید و با سرود جمهوری اسلامی ایران به صورت کاملا رسمی همایش کار خود را آغاز کرد.این همایش به مدت 3 روز 15 الی 17 اسفند ماه در اهواز برگزار خواهد گردید.

 

 

نوشته شده در شنبه 19 اسفند 1391برچسب:همایش موصل 2 ,ساعت 9:40 توسط بمانی| |

 

نوشته شده در چهار شنبه 16 اسفند 1391برچسب:همایش آزادگان اردوگاه موصل2,ساعت 22:14 توسط بمانی| |


ادامه مطلب
نوشته شده در سه شنبه 15 اسفند 1391برچسب:,ساعت 10:4 توسط بمانی| |

 

 

يادش به خير آن روزها ... روزهاي دل دادگي وسرمستي ، روزهاي باهم بودن ، بااوبودن ...  22سال ازآخرين ديدارهاگذشته است واكنون ازپس غبارخاطره ها بازآن چهره هاي نوراني پيش مي آيند،درذهن جان مي گيرند،لبخندي برچهره مي نشانند وزود محومي شوند 
گهگاه ديدگان به ديدارياران وفاتحان خيبرروشن ميشود دل جلائي مي يابد، تلنگري تذكاري جلوگرمي شوددرانتهاآهي سردبدنبال مي آورد 
كاش مي شدآن روزهاراتكراركرد 
كاش مي شدآن جهره هاي بشاش ونوراني راديد ، آن چهره هاي باصفا كه همه صفاي هستي رادرخود داشت
كاش مي شددركنار هم زماني زندگي گذشته راتجربه كرد
ندائي ازدرون نهيب مي زند فرصت هاهمچون ابرهاگذشته اند
دراوج نااميدي جمعي ازدوستان درتدارك اجتماعي بزرگند تابه تكرارآن لحظات ملكوتي بپردازندهمه راازسراسرايران فراخوانده اندهمۀ آنهاكه مدال خيبربرسينه دارندوباآنهازيسته اند
چه خوبست 
چه خوبست اگرهمه باكوله باري ازخاطره بيايندوبگويند همۀ آنچه راكه درسينه دارند!براي يكديگر،براي نسل هاي آينده 
منتظرديدارتان هستيم 
زمان :  15 تا 17اسفندماه91 
مكان :  اهوازاردوگاه شهیدمسعودیان
 
نوشته شده در یک شنبه 13 اسفند 1391برچسب:,ساعت 17:26 توسط بمانی| |

در اردوگاه موصل، تب آمارگیری بالا رفته بود. نمی دانم برای پز دادن بود یا از سر وسواس، که هر روز می آمدند تعداد ۲هزار نفری ما را ردیف می کردند و در هر آمارگیری، پیراهنی، کفشی، چیزی به اسرا می دادند.یک روز کار آمارگیری به طول انجامید. هر لحظه به غروب آفتاب نزدیک تر می شدیم، ولی هنوز به ما فرصتی داده نشده بود که نمازمان را بخوانیم. به عراقی ها گفتیم الان است که نمازمان قضا شود، اما آن ها بی اعتنا به حرف مان، مشغول کارشان بودند. چندنفر از بچه ها همان طور که در صف نشسته بودند، نمازشان را خواندند و عده ای هم ایستادند و تکبیره الاحرام گفتند.عراقی ها که دیدند وقتی پای نماز در کار باشد، ما اهمیتی به امر و نهی آن ها نمی دهیم، عصبانی شدند و شروع کردند به زدن بچه ها. بچه ها که در گردابی از مشت و لگد افتاده بودند، تا ضربات مشت و لگد عراقی ها صورت شان را از قبله برنمی گرداند، نمازشان را ادامه می دادند.

راوی:آزاده علی حمزه ای

نوشته شده در شنبه 12 اسفند 1391برچسب:,ساعت 9:10 توسط بمانی| |

رئیس بیمارستان گفت: ما کاری به رضایت ایشان نداریم، اگر پایش قطع نشود به زودی عفونت به قلب می‌رسد. ما نتیجه را برای مرکز پزشکی بنیاد ارسال می‌کنیم و آنها هم از پدر و مادرش رضایت خواهند گرفت

عملیات خیبر در ساعت 21:30 روز 31262 با رمز یا رسول الله آغاز شد. هدف از این عملیات انهدام نیروهای سپاه سوم عراق، تامین جزایر مجنون شمالی و جنوبی، ادامه تک از جزایر و محور طلائیه به سمت نشوه و الحاق به نیروهایی که از محور زید به دشمن حمله می کردند بود. قرار شد خشکی شرق دجله از طریق هور تصرف شود تا دشمن نتواند از سمت شمال سپاه سوم را تقویت کند.

دلایل متعددی باعث شد تا منطقه عملیات هور باشد که یکی از آن دلایل این بود که دشمن فکر نمی‌کرد نیروهای اسلام توانایی عملیات در این منطقه جغرافیایی را داشته باشند.

عملیات خیبر که به آزاد سازی منطقه ای به وسعت 1000 کیلومتر مربع در هور، 140 کیلومتر مربع در جزایر مجنون و 40 کیلومتر مربع در طلاییه انجامید، موجب افزایش عزم بین المللی در جهت کنترل ایران و جلوگیری از شکست عراق گردید؛ به گونه ای که از تاریخ 3/12/1362 (زمان آغاز عملیات خیبر) تا تاریخ 30/7/1363 تعداد 474 طرح صلح از سوی 54 کشور مختلف جهان ارایه شد. شورای امنیت سازمان ملل نیز در تاریخ 11/3/1363 قطع نامه 552 خود را در خصوص پایان دادن به جنگ ایران و عراق تصویب نمود. این در حالی بود که هیچ یک از قطع نامه و طرح های مذکور نظر ایران را تامین نمی کرد.

هم چنین، در این عملیات فرماندهان جنگ به اهمیت تاثیر تجهیزات دریایی و آبی – خاکی برای کسب نتایج مهم و حیاتی پی بردند و نیز سپاه پاسداران به یکی از ضرورت های حساس و حیاتی در تکمیل و توسعه سازمان خود آگاه گردید و آن لزوم ایجاد تقویت و توسعه یگان های دریایی برای انجام عملیات های آبی – خاکی بود. این رهیافت، قابلیت سپاه در انجام عملیات عبور از هور و رودخانه های بزرگ را توسعه داد و هسته اصلی عملیات های بدر، والفجر8، کربلا3، 4 و 5 و نیز زمینه ای برای تشکیل نیروی دریایی سپاه پاسداران گردید.

این عملیات دستاوردهای خود را مدیون رزمندگانی است که شجاعانه جان خود را به کف گرفته و به مقابله با دشمن پرداختند. آنچه می‌خوانید خاطراه ای است از عباس پالیزدار یکی از رزمندگانی که در عملیات خیبر حضور داشته و می‌گوید:

*سه روز در بیمارستان اراک تنها برای معاینه و تشکیل پرونده سپری شد در حالی که روز به روز زخم پایم حادتر می‌شد و سیاهی آن توسعه پیدا می‌کرد به نحوی که حتی به مجرای تناسلی‌ام نیز رسیده بود و من همچنان در مقابل درخواست رضایت پزشکان مقاومت می‌کردم.

 

روز چهارم چند پزشک آلمانی پایم را معاینه کردند و به سرپرستار دستور دادند فردای آن روز من را (چک) و برای عمل جراحی آماده کنند. سرپرستار مسئله عدم رضایت من را برای دکترها یادآور شد. رئیس بیمارستان گفت: ما کاری به رضایت ایشان نداریم، اگر پایش قطع نشود به زودی عفونت به قلب می‌رسد و ایشان را از بین می‌برد، ما نتیجه را برای مرکز پزشکی بنیاد به وسیله تلکس ارسال می‌کنیم و مرکز پزشکی هم به خانواده‌اش مراجعه و از پدر و مادرش رضایت خواهند گرفت.

از این که دیگر به عقیده من اهمیتی نمی‌دادند و خلع سلاح شده بودم سخت ناراحت بودم و آرام و قرار نداشتم. شب آن‌روز تا دیر وقت خوابم نبرد و آنچه را که در طی چند روز بر من گذشته بود در خاطرم مرور کردم و دلگیر بودم که چرا مثل محمدعلی به فیض شهادت نائل نشده‌ام شاید گناهی مرتکب شده‌‌ام که به چنین روزی گرفتار آمده‌ام یا ...

نیمه‌های شب با همین افکار به خواب رفتم و در عالم رویا همان نور داخل نیزار را دیدم و این بار در حالی‌که گریه می‌کردم دست نیاز به طرف نور دراز کردم و از او خواستم تا مرا از این وضعیت نجات دهد.

عمو که از صدای گریه من بیدار شده بود مرا از خواب بیدار کرد و گفت: چرا گریه می‌کنی؟ من که تمام بدنم از عرق خیس شده بود ماجرای نور را آن‌طور که دیده بودم برایش تعریف کردم در حالی که گونه‌هایش از شادی گل انداخته بود با اطمینان و هیجان خاصی گفت: مطمئنم پایت خوب می‌شود آن شب تا صبح من و عمو نخوابیدیم و با هم زیارت عاشورا و دعای فرج آقا امام زمان(ع) را خواندیم.

ساعت هشت صبح بود که یک رزیدنت به همراه سرپرستار و دستیارش وارد اطاق شدند تا مرا (چک) و نتیجه را برای مرکز پزشکی بنیاد در تهران ارسال کنند. وقتی سرپرستار ملحفه را از روی پایم کنار زد و زخم پایم را دید با حالت شک و تردید به من و رزیدنت نگاه کرد. رزیدنت هم با دقت پایم را ورانداز کرد و با عجله از اطاق بیرون رفت و لحظه‌ای بعد به همراه پزشکان آلمانی بازگشت. پزشکان آلمانی هم با تعجب پایم را معاینه کردند و بدون اینکه چیزی بگویند همه از اطاق بیرون رفتند.

من که به حرکت‌‌های آنان مشکوک شده بودم پایم را که بی‌حس شده بود کمی تکان دادم و زمانی که پایم بدون درد به حرکت درآمد ملحفه را کنار زدم و دیدم سیاهی آن کاملا از بین رفته و درست مثل روزهای اول مجروحیت تازه پوست پایم شفاف است، بی‌اختیار با خوشحالی فریاد زدم: عمو من خوب شدم، من شفا گرفتم، من شفا گرفتم...

پزشکان آلمانی که به معجزه و این قبیل مسائل اعتقادی نداشتند، پرونده قبلی را کنار گذاشته و مجددا باگرفتن آزمایش و نوار پرونده جدیدی برایم تشکیل دادند، در نتیجه قرار شد از قطع‌کردن پایم صرف‌نظر کنند و با چند عمل جراحی شریان‌های قطع شده را به هم وصل و شکستگی پایم را نیز گچ بگیرند.

عمو که از بابت قطع شدن پایم خیالش راحت شده بود، پس از ملاقات با رئیس بیمارستان و سفارش من و همچنین مطرح نمودن مسئله (شفاگرفتن)، بدون اینکه به خانواده‌اش در تهران سری بزند، به منطقه بازگشت.

در طی مدت یک هفته چهار عمل جراحی با موفقیت بر روی پایم صورت گرفت و شکستگی آن نیز ترمیم شد و قرار شد پس از دو هفته از بیمارستان مرخص یا به یکی از بیمارستان‌‌های تهران منتقل شوم و این در حالی بود که روزانه عده کثیری از مردم اراک و حتی روستاهای اطراف که از موضوع شفا گرفتنم باخبر شده بودند به عیادتم می‌آمدند و من روزانه باید به سوال‌های بی‌شمار عیادت‌کنندگان پاسخ می‌دادم و آنچه را که از ابتدا بر من گذشته بود به تفضیل بازگو می‌کردم، به ویژه ایام مبارکه دهه فجر که دانش‌آموزان از سطح مدارس و دبیرستان‌ها به دیدنم می‌آمدند و نحوه شفا گرفتنم را جویا می‌شدند.

پس از دو هفته که با تجویز پزشک معالج از تخت پایین آمدم با عصا شروع به راه رفتن کردم، مرا جهت اعزام به یکی از بیمارستان‌های تهران آماده نموده و با یک دستگاه آمبولانس روانه فرودگاه کردند.

هواپیمایی که قرار بود با آن به تهران منتقل شوم مدت 20 دقیقه تاخیر کرد و من که همواره منتظر فرصتی بودم تا قبل از رفتن به تهران به منطقه بازگردم و قولی را که به محمدعلی داده بودم عملی کنم، به راننده آمبولانس که از بابت تاخیر هواپیما حرص می‌خورد، گفتم: شما بروید، من می‌توانم راه بروم، خودم سوار هواپیما می‌شوم. و او هم که منتظر چنین پیشنهادی بود با خوشحالی خداحافظی کرد و رفت. هواپیما چند دقیقه بعد در باند فرودگاه بر زمین نشست و مسافران سوار بر هواپیما شدند و وقتی که هواپیما به پرواز درآمد، از فرودگاه خارج شدم. و با تهیه بلیط به منطقه بازگشتم.

وقتی در اهواز از قطار پیاده شدم پایم به شدت درد می‌کرد اما بی‌توجه به آن به هر نحوی بود خود را به بنه و از آنجا به اسکله شهید عسگری که عمو و بچه‌ها در آنجا مستقر بودند رساندم.

وقتی عمو چشمش به من افتاد سخت عصبانی شد و با داد و فریاد گفت: تو اینجا چه کار می‌کنی با این وضعیت ناهنجار پایت چرا به منطقه برگشتی؟ توی این هوای گرم پایت چرک می‌کند و دوباره سیاه می‌شود.

در حالی که بغض گلویم را می‌فشرد گفتم: می‌‌خواهم بروم و جنازه محمدعلی را بیاورم.

عمو که کمی آرام شده بود گفت: وضعیت منطقه مساعد نیست.

بغض انباشته شده در گلویم ترکید و با گریه گفتم: اگر هم کسی نیاید به تنهایی می‌روم.

عمو با لحن پدرانه‌ای گفت: خیلی خوب، لازم نیست تو بیائی، فقط مشخصه‌ها و گرای منطقه را به ما بده ما می‌رویم و او را می‌آوریم، ولی باید به ما قول بدهی که بعد از آوردن جنازه محمدعلی به تهران برگردی و درمان پایت را پیگیری کنی.

در حالی که اشک چشمهایم را پاک می‌کردم با خوشحالی گفت: چشم، شما این کار را انجام بدهید، قول می‌دهم بلافاصله منطقه را ترک کنم. بعد از این که عمو 5 نفر از نیروهای آشنا به منطقه را انتخاب نمود و با ستاد و نیروهای مستقر در منطقه هماهنگی کرد، مسیر و مشخصه‌های منطقه را به آنان گفتم آنها به راه افتادند و از خاکریز گذشتند.

دو ساعت بعد که عمو و نیروهایش بازگشتند با خود سه جنازه شهید به همراه آورده بودند که هیچ کدامشان محمدعلی نبود، در اصل همان جنازه‌هایی بود که من جابجا کرده و برای آنها شاخص گذاشته بودم و جنازه محمدعلی یک متر آنطرفتر زیر نی‌ها قرار داشت که آن را نیافته بودند.

عمو وقتی به محل دقیق جنازه محمدعلی واقف شد، بلافاصله برای بار دوم به همراه نیروهایش برگشت و پس از دو ساعت ‌و نیم در حالی که با دشمن درگیر شده بودند و یکی از نیروها نیز ترکش خورده بود جنازه محمدعلی را با خود به همراه آوردند.

وقتی چپیه را از روی صورت محمدعلی کنار زدم همان لبخندی را بر لب داشت که موقع رویت نور در نیزار بر لبانش نقش بسته بود، لبانم را بر گونه‌اش گذاشتم بوی دل‌انگیز عطر گل محمدی مشامم را نوازش داد و پیشانی‌اش را که با دست لمس کردم پوست بدنش گرم و تر و تازه بود و با این که نزدیک به یک ماه از شهادتش می گذشت انگار ساعتی قبل به لقای حق پیوسته بود.

 

نوشته شده در پنج شنبه 10 اسفند 1391برچسب:موصل2,ساعت 7:47 توسط بمانی| |

 

 

س:آقای درویشی ابتدا خودتان را معرفی کنید و بفرمائید در کدام اردوگاه عراق اسیر بودید، مقداری از خودتان بگوئید

ج: بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم الحمدالله‌رب‌العالمین ، بنده درویشی هستم از خوزستان شهرستان امیدیه در تاریخ 62/12/8 عملیات خیبر در دشت بستان اسیر شدم محل اسارتم در اردوگاه موصل دو و یک سال آخر هم در موصل یک ودر تاریخ 69/5/27 آزاد شدم.

 

 س:نحوه اطلاع‌رسانی شما به آزادگان اردوگاه موصل 2 برای حضور در همایش چگونه انجام شده است؟

 

ج: ما یکی از عزیزان را بعنوان رابط معرفی کردیم به نام حاج عباس سیاری و شماره تلفن و فاکس را به رابطین استان‌ها دادیم و همچنین شماره فاکس استان‌ها را گرفتیم. هم به صورت کتبی هم به صورت تلفنی صحبت‌ها و هماهنگی‌های لازم با رابطین انجام شده است. در رابطه با تاریخ گردهمایی و نحوه حضوربه محل همایش ، زمان همایش، زمان شروع افتتاحیه و اختتامیه‌هم به اطلاع‌ آنها رسیده است. ضمنادر تاریخ 30 بهمن 1391 نشستی داشتیم و از تمامی رابطین دعوت شد که اکثراً حضور پیدا کردند. در آن نشست جزئیات برنامه‌هایی که نیاز بود رابطین در جریان قرارگیرند، جهت آمادگی برادران آزاده استان‌ها، توضیحات لازم داده شد.

 

س:تا کنون چند نفر از آزادگان اردوگاه موصل2  برای حضور در همایش اعلام آمادگی کرده اند؟

 

ج: تا امروز حدوداً 1200 نفر ثبت‌نام کرده اند. الحمدالله با توجه به اطلاع‌رسانی‌های پی‌درپی که توسط رابطین و دیگر برادران و دوستان شده است، استقبال ادامه دارد و در این مدت با استقبال خوبی مواجه شده‌ایم.

 

 

س:چی شد که شهر اهواز را برای همایش انتخاب کردید؟

 

ج: اولین همایش که در سال 1389 در مشهد مقدس برگزار شد. آنجا جمعی از دوستان دور هم نشستند و برنامه‌ریزی همایش بعدی را تنظیم کردند و اقبال به سوی ما آمد. خوزستان با توجه به اینکه منطقه عملیاتی بود و منطقه جنگ بود برادران این توفیق را به آزادگان خوزستان دادند و ما خودمان هم در این رابطه مشتاق بودیم و برادران بزرگوار آزاده خوزستانی ،آنها‌ هم از این دعوت استقبال کردند.

 

س: این همایش درچند روز برگزار می‌شود، مقداری هم در این مورد توضیح بدهید

 

ج: همایش به مدت سه روز از 15/12/91 تا 17/12/91 بصورت رسمی برگزار خواهد شد. یعنی افتتاحیه روزپانزدهم ساعت 9 صبح و اختتامیه هم روز هفدهم بعد از نماز ظهروعصر و صرف غذا تمام می‌شود. ما اطلاع‌رسانی کردیم کسانی که بلیطشان روز پانزدهم صبح ردیف نشده، می‌توانند از روز چهاردهم بیایند ما در خدمتشان باشیم. آزادگان عزیزی هم که عزیمتشان برای بعدازظهر روز هفدهم میسرنیست، تا هجدهم می‌توانند مهمان ماباشند و ما این ایام در خدمت آنها باشیم.

 

س: چه برنامه‌هایی در این سه روز برگزار می‌کنید؟

 

ج: ما سه روز را به سه بخش تقسیم کردیم. روز اول افتتاحیه، که انشاءالله ساعت 9 صبح شروع می‌شود. دعوت از مسئولین شورای تامین استان خوزستان را داشتیم. از نمایندگان مجلس و عزیزانی که در طول همایش ما را پشتیبانی کردند. مثلاً شرکت نفت و حفاری و فولاد و جاهایی که ما را پشتیبانی کردند. شروع همایش با تلاوت قرآن مجید و سرود جمهوری اسلامی و سپس مدیحه‌ سرایی حاج‌صادق آهنگران و بعد از آن خیر مقدم گویی توسط برادر عزیزمان حاج آقا جابریان انجام می‌شود. سخنران هم حجه الاسلام والمسلمین حاج‌آقا ابوترابی هستند. البته برنامه های دیگری هم داریم. اگر حاج‌آقای قاسمی هم تشریف آوردند چند دقیقه‌ای هم در خدمت ایشان هستیم. بعد از سخنرانی حاج‌آقا ابوترابی، برنامه سرود و تئاتر هم داریم که انشاءالله اجرا می‌شود.

 

 

س: آزادگان عزیز به چه آدرسی باید تشریف بیاوردند؟

 

ج: اهواز- حد فاصل کیلومتر 2 جاده ماهشهر- اهواز بین فلکه شهید بندر و سه راهی تپه با ترمینال زاگرس.

 

س: اسکان این عزیزان را در کجا در نظر گرفته‌‌اید؟

 

ج: در اردوگاه شهید مسعودیان زائرسرای استان فارس و چهارمحال بختیاری

 

س: اگر صحبت دیگری دارید بفرمایید

 

ج: روز شانزدهم انشاءالله بازدید از مناطق عملیاتی را داریم که بعد از نماز صبح همه عزیزان با اتوبوس‌هایی که تهیه شده منطقة حور الهویزه ، منطقه عملیاتی خیبر را بازدید می‌کنند. بعد از آن هم برای صرف ناهارو نماز به مزار شهدای هویزه می‌رویم. پس از آن به طرف دهلاویه، یادمان شهید چمران می‌رویم. آنجا هم سخنرانی سردارقربانی راخواهیم داشت. البته در خود منطقة حور هم یک نفر راوی هست که در حد ده تا پانزده دقیقه از وضعیت عملیاتی خیبر توضیحاتی را ارائه مینماید.

 

 

نوشته شده در چهار شنبه 9 اسفند 1391برچسب:موصل2,ساعت 11:28 توسط بمانی| |

عملیات خیبر

 

پس از فتح خرمشهر و عقب نشینی سراسر ارتش عراق، دشمن برای دست یابی به پدافند مطمئن تدابیری به کار بست؛ به گونه ای که در مناطق کوهستانی، ارتفاعات مرزی را همچنان در اشغال خود نگه داشت؛ و در مناطق پست، با به کارگیری موانع مصنوعی موقعیت خود را تحکیم بخشید. در عین حال، دشمن از موانع طبیعی نیز به منظور ایجاد اطمینان بیشتر بهره می گرفت. در این میان، رودخانه عریض اروند و منطقه وسیع هورالعظیم از نگرانی دشمن نسبت به تهاجم قوای ایران کاسته بود. این موضوع در منطقه هورالعظیم بیشتر مشهود بود، به طوری که دشمن هیچ گونه مانعی را برای ایجاد پدافند در غرب این منطقه در نظر نگرفته بود. عراق هرگز نمی پنداشت آب گرفتگی وسیع هورالعظیم برای نیروهای پیاده ایران قابل عبور باشد؛ و نیز گمان نمی کرد قوای مسلح ایران تلاش اصلی خود را در این منطقه قرار دهند.

هم چنین عراق در سال های سوم و چهارم جنگ تاکتیک های جدیدی اتخاذ کرد، که طبعا نیازمند به کارگیری تاکتیک ها و تدابیر جدید بود. به منظور برهم زدن معادله نظامی جنگ به نفع جمهوری اسلامی و به دست گرفتن ابتکار عمل، منطقه هور با سه ویژگی انتخاب گردید:

ضعف و ناتوانی دشمن در عملیات آبی خاکی،سرعت عمل،غافلگیری.

منطقه هور با توجه به تجارب به دست آمده از عملیات رمضان تا والفجر 4 و با در نظر گرفتن توان خودی و دشمن، و نیز نقش زمین و تاثیر گذاری آن، انتخاب شد. نظر به راکد بودن نسبی آب هور و وسعت بیش از اندازه آن، که طبعاً منجر به طولانی شدن عقبه های نیروهای خودی می شد و نیز فقدان زمین مناسب جهت قدرتمندی و قابلیت های نیروهای خود (پس از عملیات رمضان تا قبل از خیبر)، از جمله شرایط و عواملی بود که موجب می شد دشمن تصور عملیات گسترده را از طرف هور نداشته باشد و همین تصور باعث گردید که عراق، از جزایر مجنون شمالی و جنوبی و شرقی دجله تنها با چند گردان پدافند نماید.

در این میان، اجرای عملیات والفجر مقدماتی در منطقه شمال هور، به رغم نتایج غیرمطلوب آن، نتیجه ای بزرگ – هر چند غیر مستقیم – بر جای گذارد. عملیات در منطقه چزابه، شناسایی موقعیت ضعیف دشمن در منطقه هور را در پی داشت.

فرماندهان سپاه پاسداران که به مناسبت عملیات والفجر مقدماتی در آن منطقه حضور یافته بودند، با مشاهده نقاط ضعف دشمن، سریعاً به طراحی عملیات خیبر پرداختند و با استفاده از تجربه حاصل از عملیات والفجر مقدماتی، ضریب امنیت را شدت بخشیده و رعایت حفاظت اطلاعات را اصل قرار دادند. مضافاً به این که دو نکته مهم دیگر در دستور کار قرار گرفت. نکته اول، فعالیت های شناسایی بود که با توجه به رعایت اصل حفاظت، به نیروهای بومی سپاه خوزستان واگذار شد.

نکته دوم، تغییر در سازمان رزم سپاه پاسداران و ایجاد قابلیت عملیات آبی – خاکی بود که باید متحقق می شد ، بر همین اساس، یگان دریایی سپاه (قرارگاه نوح) تشکیل شد. در عین حال، برای جلوگیری از هوشیاری دشمن، قرارگاه دریایی سپاه در بوشهر فعال گردید تا به این وسیله تلاش جدید به منظور افزایش فعالیت در خلیج فارس تلقی گردد.


ادامه مطلب
نوشته شده در شنبه 5 اسفند 1391برچسب:,ساعت 10:44 توسط بمانی| |

download

یکی دیگر از فرماندهان دوران دفاع‌مقدس پس از تحمل سال‌ها رنج و درد ناشی از مصدومیت شیمیایی در جبهه‌های حق علیه باطل، در تهران به جمع همرزمان شهید خود پیوست.امیر سرتیپ علیرضا سنجابی جانباز ۷۰ درصد شیمیایی که از همرزمان شهید سپهبد علی صیاد شیرازی بود،روز گذشته (دوشنبه) به شهادت رسید.سنجابی از نیروهای شجاع و از فرماندهان نیروی زمینی ارتش جمهوری اسلامی ایران در دوران دفاع مقدس بود و در عملیات‌هایی همچون «والفجر۲، والفجر۹ و ظفر۳ » حضوری فعال و اثرگذار داشت و ۷۲ ساله بود.سنجابی، سال ۱۳۱۹ در شهرستان قزوین به متولد شد. در سال ۱۳۳۸ وارد دانشگاه افسری (امام علی(ع) فعلی) نیروی زمینی ارتش جمهوری اسلامی ایران شد و از سال ۱۳۵۹ تا ۱۳۶۶ حضوری پرشور در جبهه‌های حق علیه باطل داشت.این شهید والامقام که سمت‌هایی همچون فرمانده تیپ یکم پیرانشهر و جانشین قرارگاه عملیاتی شمال غرب را در طول سالیان حضورش در دوران دفاع مقدس عهده دار بود در سال ۱۳۶۴ در عملیات «قادر» به دلیل بمباران شیمیایی دشمن به شدت مجروح و به درجه جانبازی نائل آمد.تدریس در دانشگاه عالی دفاع ملی، دانشگاه فرماندهی و ستاد ارتش (دافوس) و دانشگاه آزاد اسلامی از جمله فعالیت‌های شهید سنجابی در دوران پس از جنگ تحمیلی بود.

نوشته شده در پنج شنبه 3 اسفند 1391برچسب:دفاع‌مقدس,ساعت 9:24 توسط بمانی| |

پیام تسلیت در پی ارتحال آیت‌الله حاج شیخ عزیز الله خوشوقت

در پی ارتحال آیت‌الله آقای حاج شیخ عزیز الله خوشوقت رضوان‌الله علیه، رهبر انقلاب اسلامی در پیام تسلیتی درگذشت این عالِم ربانی، معلم اخلاق و سالك الی‌الله را مصیبتی اندوهبار خواندند و این ثلمه‌ی بزرگ را به بازماندگان و شاگردان ایشان تسلیت گفتند.
متن پیام حضرت آیت‌الله خامنه‌ای به این شرح است:

بسم‌ الله الرحمن الرحیم
با تأسف و اندوه فراوان خبر رحلت عالم ربانی، سالك الی‌الله و عارف بالله مرحوم آیت‌الله آقای حاج شیخ عزیز الله خوشوقت رضوان‌الله علیه را دریافت كردم. عمری با بركت، سرشار از معنویت و تهذیب، و گامهای پیوسته در سلوك الی الله، همراه با مجاهدتی كم نظیر در تربیت نفوس مستعد و دلهای مشتاق، خلاصه‌‌ئی از زندگینامه‌ی این روحانی مهذّب و این معلّم اخلاق و معرفت است. بی شك فقدان این شخصیت ممتاز، برای آشنایانِ رتبه‌ی معنوی آن بزرگوار مصیبتی اندوهبار و برای شاگردان و مستفیدان محضر پر فیض او ثلمه‌ئی بزرگ است. اینجانب تسلیت صمیمانه‌‌ی خود را به خانواده‌ی مكرّم و فرزندان محترم و دیگر وابستگان و به همه‌ی ارادتمندان ایشان معروض میدارم و علو درجات و شمول رحمت حق و حشر با اولیاء الله را برای روح مطهرشان از خداوند متعال مسألت میكنم.
سید علی خامنه‌ای
1391/12/02
نوشته شده در پنج شنبه 3 اسفند 1391برچسب:,ساعت 9:16 توسط بمانی| |

روز دوشنبه 30/11/91 آخرین جلسه هم اندیشی برگزاری همایش آزادگان اردوگاه موصل 2 با حضور رابطین ونمایندگان استانها وهمچنین اعضای ستاد همایش درتهران به میزبانی آزاده ارجمند سید ابطحی درساعت 9/30صبح برگزار گردید این نشست که به منظور جمع بندی وهماهنگی های لازم پیرامون اجرای برنامه های پیش بینی شده با تلاوت قران کریم آغازگردید نخست دکترموحدی طی سخنانی پیرامون همایش ایراد نمود وپس از ان آقای درویشی دبیر اجرایی طی گزارشی چگونگی پیشبرد امور را برای حضار تشریح نمودند سپس توسط مسولین کمیته ها موارد ضروری جهت اطلاع حاضرین ارایه شد گفتنی است جلسه بحث وبررسی در خصوص پیشنهادات شرکت کنندگان تا ظهر ادامه پیداکرد.قابل ذکراست درساعت 15 همانروزاعضای ستاد همایش طی نشستی دردفتر موسسه فرهنگی پیام آزادگان با حضور مسولین موسسه درخصوص همکاریهای موسسه به بحث وتبادل نظر پرداختند.

 

ادامه مطلب
نوشته شده در چهار شنبه 2 اسفند 1391برچسب:همایش آزادگان اردوگاه موصل 2,ساعت 10:30 توسط بمانی| |

 

نوشته شده در سه شنبه 1 اسفند 1398برچسب:موصل2,ساعت 11:2 توسط بمانی| |

درروز سه شنبه 24/11/91 اعضای ستاد برگزاری دومین همایش آزادگان موصل 2 جهت بررسی موقعیت وامکانات موجوددر هورالهویزه طی بازدیدی ازمناطق مورد نظری که قرار است درتاریخ 16/12/91 شرکت کننده درهمایش ضمن بازدید ازمناطق عملیاتی دفاع مقدس ازمنطقه هورالهویزه که نقطه آغازین عملیات خیبربود بیاد رشادتهای رزمندگان اسلام که درسال 1362 طی عملیات غرورآفرین خیبر توانستند مناطق جزیره مجنون را به تصرف خود درآورندباز دید و تجدید خاطره نمایند, گفتنی است اکثریت آزادگان اردوگاه موصل 2 در همین عملیات به اسارت نیروهای بعثی عراق درآمدند

نوشته شده در پنج شنبه 26 بهمن 1391برچسب:,ساعت 16:4 توسط بمانی| |

 

اخبار تکمیلی ازبرگزاری همایش آزادگان اردوگاه موصل 2 در گفت وگو با مسئول کمیته فرهنگی موصل2

س: ابتدا خودتان را معرفي كنيد؟

ج: بسم‌الله الرحمن الرحيم مسعود وصلتي هستم در عمليات پيروزمندانة خيبر به اسارت نيروهاي عراقي در آمدم و در سال 69 هم آزاد شدم.

س: مطلع شديم كه قصد داريد دومين همايش آزادگان موصل2 را برگزار كنيد، بفرماييد دومين همايش در كجا برگزار مي‌شود ؟

ج: اولين همايش سال 1389 برگزار شد، بچه‌هاي موصل 2 تصميم گرفتند كه كنار مرقد ثامن‌الحجج حضرت علي‌ابن موسي‌الرضا(ع) برگزار كنند كه مصادف با ميلاد مبارك حضرت امام رضا هم بود. بچه‌ها در اين همايش دور هم جمع شدند. به اذعان خود دوستان تقريباً‌ مي‌شود گفت جزء نادر همايش‌هايي بود كه اين‌قدر مورد استقبال بيشتر دوستان قرار گرفت و حضور پيدا كردند. تقريباً از 1700 نفر 1350 نفر از آزاده‌ها در مهرماه 89 حضور پيدا كردند كه همان‌جا قرار بر اين شد كه همايش بعدي در خوزستان برگزار شود به لحاظ اين‌كه اكثر آزاده‌هايي كه در موصل دو بود. قريب‌ باتفاقشون در عمليات خيبر اسير شده بودند لذا تصميم گرفته شد كه در اسفنده ما به مناسبت سالگرد عمليات خيبر در خوزستان برگزار شود. از مهرماه سال 91 هم نشست‌ها كليد خورد و رابطين استان‌ها به خوزستان آمدند و تصميمات اوليه گرفته شد مكان و زمان مشخص شد و ماحصل آن جلسه، قرار شد، همايش از 15 تا 17 اسفندماه 91 در اردوگاه شهيد مسعوديان انشاءالله پذيراي آزادگان موصل2 باشيم. براي برنامه‌هايي قرار است آن‌جا برگزار شود. مهم‌ترين هدف اين است كه بچه‌ها با هم ديداري داشته باشند. به هرحال مدت‌هاي زيادي در كنار هم زندگي كردند. در كنار هم بودند، در سخت‌ترين دوران زندگي شاهد رنج‌هايي بودند كه با هم تحمل كردند و الان هم دوست دارند هرچند وقتي يك‌بار در كنار هم جمع شوند. به ياد آن روزها اگرچه خاطرات تلخي هم هست ولي اين ديدارها، تمام آن تلخي‌ها را برطرف مي‌كند و تبديل به يك شيريني خيلي خوبي برا‌ي آزادگان مي‌شود. چون به هر حال نياز دارند از لحاظ روحي و رواني تجديد قوا بشوند تجديد عهد بشوند با آرمان‌هاي مقدس جمهوري اسلامي، با اهدافي كه از قبل داشتند و براي آن جنگيدند و براي آن زجر كشيدند و براي آن سختي‌ها را متحمل شدند. نياز هست كه در كنار هم باز يادآور آن روزا بشوند و تجديد خاطره شود. انشاءالله اميدواريم كه با آرمان‌هاي مقدس جمهوري اسلامي هم در حين ديدارها تجديد عهدي داشته باشيم. انشاءالله

س: كدام آزاده‌ها در اين همايش شركت مي‌كنند؟

ج: فرق نمي‌كند هم كساني كه در عمليات خيبر اسير شدند و هم برادراني كه بعدها به اين اردوگاه منتقل شدند. كساني كه در اردوگاه موصل دو بودند. امكان دارد بعضي بچه‌ها حدود 4 ماه بيشتر تو اردوگاه نبودند. به هر حال همه دعوتند همه كساني كه روزي در اردوگاه موصل دو بودند، دعوتند كه انشاءالله ما بتوانيم پذيرايي خوبي از آنها بكنيم.

س: چه برنامه‌هايي را در اين سه روز در نظر داريد اجرا كنيد؟

ج: برنامه‌ها انشاءالله از روز پانزدهم اسفند ساعت 9 صبح با حضور مسئولين استاني و كشوري و كلية آزادگاني كه حضور دارند افتتاح خواهد شد با حضور آقاي آهنگران كه قرار است نواهايي از دوران دفاع مقدس را اجرا كنند و خير مقدم گويي توسط يكي از برادران روحاني و همچنين سخنراني حاج‌آقاي ابوترابي نائب‌رئيس مجلس شوراي اسلامي و مديرعامل مؤسسه پيام آزادگان جناب آقاي دكتر قاسمي كه تا ظهر اين برنامه‌ها اجرا مي‌شود و شب پانزدهم رزمايشي هست كه از طريق برادران سپاه و بسيج در اون منطقه برگزار مي‌شه و روز صبح روز شانزدهم از مناطق عملياتي، علي‌الخصوص منطقة عملياتي خيبر بازديد مي‌شود كه اكثريت آزادگاني كه در اين همايش شركت مي‌كنند در آنجا به اسارت در آمدند. از يادمان شهيد چمران و شهداي هويزه انشاءالله بازديد مي‌كنيم و روز هفدهم بازديد از كارهاي هنري كه به ياد روزهايي كه با امكانات كم آزاده‌ها مي‌توانستند برنامه‌هاي بانشاطي در اسارت به مناسبت‌هاي مختلف برگزار كنند، تجديد خاطره‌اي از آنها خواهد شد. زمان شود. روز هفدهم تا ظهر برنامة اختتاميه تمام مي‌شود و عزيزان مدعوو در اختيار خودشان هستند تا به استان‌هايشان خودشان برگردند.

س: نحوة ثبت‌نام آزادگان موصل2 براي شركت در اين همايش چگونه خواهد بود؟

ج: روابط عمومي مشخص شده است برادراني هستند كه به عنوان رابطين استان‌ها مشخص شده‌اند. اين‌ عزيزان قرار است كه با برادران‌ آزاده‌اي كه در اردگاه موصل دو بود ارتباط برقرار كرده و از آنها ثبت‌نام نمايند و اطلاع رساني نيز بشود.

س: اطلاع رساني به آزادگان ومحل برگزاري همايش‌ چگونه است؟

ج: از طريق وبلاگ‌ها و انشاءالله قرار است به صورت پيامكي هم براي برادراني كه شماره‌هايشان را داريم پيامك ارسال شود و بشه و اطلاع‌رساني دقيق بشود زمان همايش مشخص است. 15 اسفندماه تا17 و اردگاهي هم اردوگاه شهيد مسعوديان حدفاصل كيلومتر 2 جادة ماهشهر اهوازه حدفاصل بين فلكة شهيد بندر و سه راهي تپه يا ترمينال زاگرس

س: چه انتظاري از آزادگان موصل دو داريد؟

ج: ما جداً انتظار داريم همان‌طور كه آزادگان موصل2 در مشهد به بركت حضرت امام رضا(ع) استقبال كردند اميدواريم كه در اين همايش هم شركت بكنند و از قبل هم حتماً ثبت‌نام كنند حتماً‌ به مسئولين استاني، رابطين استاني‌شان گزارش دهند كه خللي در حضورشان پيدا نشود و امكاناتي كه ما داريم تا حد لازم در اختيارشان قرار بدهيم.

س: براي ارتباط با شما با چه شماره‌ تلفني و از چه طريقي آزادگان موصل2 اقدام كنند؟

ج: دفتر همايش واقع در اهواز منطقه كيان‌آباد نبش خيابان 14 غربی مي‌باشد كه به صورت پيامكي هم مي‌توانند خبر آمدنشان را يا ثبت‌نامشان را به سمع و نظر بچه‌هاي دفتر ستاد برسانند تا بتوانيم جمع‌بندي بكنيم و انشاءالله در آيندة نزديك هم موعد ثبت‌نام هم گذاشته مي‌شه كه ما بتونيم با آمادگي كامل در خدمت بچه‌ها باشيم . همچنین شماره تماس ستاد همایش 06113387639 و فکس 06113911784 می باشد

س: نقش مؤسسه پيام آزادگان در اين همايش چيست؟

ج: من از همكاري تنگاتنگ مؤسسه فرهنگي پيام آزادگان كه قرار است كه بخش عمده‌اي از كارهاي فرهنگي را عهده‌دار شوند تقدير و تشكر مي‌كنم قرار است در برنامه‌هاي هنري و مستندسازي، بستة‌ فرهنگي، كتاب و آنچه باصطلاح چيزايي كه در شأن آزادگان هست تهيه بكنيم.

س: در آخر صحبتي اگر داريد بفرماييد؟

ج: از همة عزيزاني كه در اين همايش قراره كه همكاري بكنند علي‌الخصوص مؤسسه فرهنگي پيام آزادگان كه نقش محوري دارد و كلية عزيزاني كه بدون هيچ چشم‌داشتي هماهنگ هستند و از روز اول حدود سه الي چهار روز درگير كار مي‌شوند و پيگيري مي‌كنند تقدير و تشكر مي‌كنم. اميدمان هست كه بچه‌ها با استقبالشان پاسخ‌گوي زحمات همة‌ بچه‌ها باشند.

 

نوشته شده در چهار شنبه 25 بهمن 1391برچسب:,ساعت 11:57 توسط بمانی| |

قابل توجه کلیه رابطین استان ها و هسته مرکزی همایش آزادگان

اردوگاه موصل 2

جلسه جمع بندی نهایی دومین همایش آزادگان موصل2 در تاریخ

دوشنبه 91/11/30 در تهران برگزار میگردد.

از رابطین محترم استان ها تقاضا می شود لیست تکمیل شده

متقاضیان حضور در همایش اهواز را در این جلسه حتما به همراه 

داشته باشند.

مکان: تهران- میدان هفت تیر - خیابان قائم مقام - میدان شعاع -

خیابان شهید خدری - پلاک 52 - طبقه سوم(سید فضل الدین ابطحی)

تلفن دفتر: 88813322-021

تلفن هماهنگی:

09161134765---درویشی

09166511355---سیاری

نوشته شده در چهار شنبه 18 بهمن 1391برچسب:,ساعت 14:6 توسط بمانی| |

    در روزهای 12 و 13 بهمن ماه جاری ستاد برگزاری همایش آزادگان موصل 2 در اهوازمیزبان اعضای ستاد مرکزی همایش مذکور بود نشست هم اندیشی در محل دفتر ستاد همایش در اهواز با حضور جمعی ازاعضای استان ها برگزار گردید در این جلسه ضمن پی­گیری چگونگی پیشبرد امور مربوطه برنامه زمانبندی همایش تعیین گردید، مقرر گردید مراسم آغازین همایش راس ساعت 9 صبـح مورخـه 15/12/91 که شامـل برنامه­های متنوعی است با حضور مسئولین کشوری و استانی درمحل اردوگاه شهیدمسعودیان حدفاصل فلکه شهید بندر(چهارشیر) و ترمینال زاگرس (سه راهی تپه) با امکانات عالی برگزار گردد .

        گفتنی است در روز دوم همایش یعنی 16/12/91 برنامه بازدید شرکت کنندگان از مناطق عملیاتی دفاع مقدس تدارک دیده شده و درروز 17/12/91 یعنـی آخریـن روز همایـش مراسـم پایانی با اجرای برنامه­های هنری و خاطره گویی توسط آزادگان شرکت کننده برگزار می­گردد.
        قابل ذکر است در حاشیه سومین نشست هم اندیش ستاد ضمن بازدید از محل برگزاری همایش (­اردوگاه شهید مسعودیان) امکانات و قابلیت های موجود آن توسط اعضای ستاد مورد بررسی و ارزیابی قرار گرفت.
 
نوشته شده در شنبه 14 بهمن 1391برچسب:موصل2,ساعت 20:12 توسط بمانی| |

صفحه قبل 1 2 3 4 صفحه بعد

کپی برداری بدون ذکر منبع غیر مجاز می باشد
www.sharghi.net & www.kafkon.com & www.naztarin.com